Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

مادر جانمان را عشق است

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۰ ب.ظ
تو خانه ی ما و احتمالأ خانه های بقیه حتی رسمه که تو ماه رمضان وقتی اذان صبح گفته میشه و طبیعتأ واسه روزه دار ها خورد و خوراک ممنوع میشه، یکی به باقیِ افرادی که سر سفره و جلو تلویزیون نیستند و اطلاعی از اذان ندارن با داد و فریاد خبر میده که فلانی ها اذان شده و دیگه چیزی نخورید که سه میشه روزه تون! خب حالا اینا رو داشته باشید که اصل قضیه رو که کوتاه و بس عمیق و جان کاه هستش رو بشکافم واستون!
طبقِ معمولِ همیشه مثلِ خرسِ گریزلی که خب طبیعتِ من هستش این آپشن، سحری رو تا مِری خوردم و دادم رفت تو که مبادا فرداش گرسنه شم و بعدشم یه دبه چایی و آب نوشِ جان نمودم همچو اسبِ آبی تازه وضعِ حمل کرده [ این دگه ناقوسأ تو طبیعتِ من نیست، از جهتِ تشنگی عرض کردم! چون میگن اسب های آبیِ آلاسکایی بعدِ وضعِ حمل خیلی تشنه میشن، خلاصه حرف در نیارید واس ما ] که تشنه هم نشم فرداش! بعد که هندوانه رو هم میل نمودم [ نمیگم همچو چی که دگه حرف در نیارید واس ما ] حقیقتش خیالم تخت شد از بابتِ فردا و گلاب به روتون و دیوار روش به من و آفتاب بالانس مهتاب بالانس، رفتیم مستراح [ دشوییِ خودمون ] و چند دقیقه ای اونجا بودیم که یهو مادر جانِ جانانم فریاد همی بزد:
تـــــــــــــــــــــــد! پســــــــــــــــــرم! دیگه هِچی نخور! اذان گفتن!

و من در اون لحظه داشتم سعی میکردم شیرِ دستشویی رو با تمامِ مشتقات و دم و دستگاهش کنم تو حلقم :#
اجازه بدید همینجا پست رو ببندم و از محضرتان خداحافظی کنم و تا برنامه ی بعد شما را به خداوندِ جان بسپارم و اینکه هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است و مسواک بزنید و به پدر و به خصوص مادرتون نیکی کنید. همین. [ گریه کنان از گوشه ی کادر خارج میشود ] 
+ بعد ها فهمیدم مادر جان نمیدانست من کجا تشریف دارم و همین مرهمی بود بر زخمِ عمیقم :||

  • ۹۶/۰۳/۰۹
  • Neo Ted

نظرات (۴۱)

روی دیوار به شما؟! :))
پاسخ:
از بس خفنم دیوار روش به منه 😎😎 :))) پ چی
خفنیت از سر و روی وبلاگ تون میباره :))
پاسخ:
همه میگنا
  • نویسنده عشق
  • عنوان :)
    مادر جانمان را عشق است D:
    پاسخ:
    شدیدأ
    جدی گفتما
    پاسخ:
    در چه راستایی خفن هست؟
  • فــــ . میم
  • اصولا همه ی مادرجان ها عشق اند :)
    پاسخ:
    اوهوم : )
    خخخخخ
    هر هر هر هر
    ها ها ها ها
    منم رمضان پارسال وقتی اذان می گفتن میرفتم تو حیاط و داد میزدم: مهدی اذانو گفتن چیزی نخوریاااا :|
    تازه متوجه میشدم که، عه! ایشون مستراح تشریف داشتن 😐
    پاسخ:
    چیقدر بی توجه :# :))))
    :# اینتون داره زیاد میشه هاااا :/ 
    : ))
    پاسخ:
    دارم نماد سازی میکنم :#
    راستی
    خدا حفظ کنه مادر بزرگوارتون رو... سایشون مستدام باشه رو سرتون : )
    پاسخ:
    خدا مادرِ شما رو هم حفظ کنه : ) ممنان
    با اینکه قبلا جکی شبیه این ماجرا شنیده بودم و بی‌مزه هم بود از قضا! ولی این دفعه واقعا با صدای بلند خندیدم! :)) توصیفاتتون بامزه‌ بود! 
    پاسخ:
    من مستند تعریف میکنم خانم :# :))))
    خدا عشق زندگیتون رو براتون حفظ کنه.

    و هندوانه رو هم با اجازه اتون من میگم: مثل ویاروونه :))))
    بچه ها خداحافظ حلال کنید به هرحال پا رو دم خرس گذاشتم :)
    پاسخ:
    ممنون :)))

    :####
    وصیت هم کنید بذارید زیرِ بالش
    اقااا
    اقاااااا
    :))))))
    :)))))))))
    پاسخ:
    خانمممم
    خااااانمممم
    به غمِ عمیقِ ملت نخند :#
    :))))
    خخخخخ
    یعنی دُم در آوردِن؟

    او جورم نگا نکنن هلما گفت! : ))))
    پاسخ:
    ما خرس ها دم داریم :/ نمدنستن؟؟ حواستان باشه نزدیکش نشن :/ 
    خداروشکر ما اطراف خونمون چند تا مسجد هست که دوازده ماه سال اذان پخش میکنن
    از این کارا نداریم،خخخ
    ولی خداییش انقد خودتون رو خفه نکنید با اب و غذا،چون تا بیدار بشید هضم شده:))
    بعدشم یه طنزی هست میگه مگه شتر هستید که
    آب ذخیره می کنید،خخخ
    من نمیگما،طنزه:))))
    پاسخ:
    خدا رو شکر کنید پس

    نمشه که! میترسم گشنه بمانم :)))

    :# من خرس هستم :/ :)))
    نه خب اون دمی که بشه پا روش گذاشتو میگم :پی
    پاسخ:
    همون اصن. فرق ندارن :)))) همونم دارم.
    وای خدا=)))))))))))))
    خدا مامانتون رو حفظ کنه
    پاسخ:
    :]
    همچنین
    تو اون لحظه های حساس بین سحری تا اذان فقط چرت روی مبل میچسبه:))خیلی لذت بخشه لعنتی:/
    پاسخ:
    دوست ندارم من :/
    می گم قطعا باید تد دو رو دیده باشین...منظورم فیلمشه :|

    اونوخ یه ذره شخصیت اون با شما متفاوت نبود؟! فقط یه ذره ها :|

    این فضولی رو به جون می خرم و می پرسم چرا" تد" رو انتخاب کردین؟!

    + وقتی داشتم اونجایی رو می خوندم که مامانتون صداتون زده، لبخند به لبمان روی آورد...آفرین به قلم آغشته به طنزتون D:
    پاسخ:
    :))))
    من اول تِد رو انتخاب کردم بعدها تعریف فیلمشو شنیدم دیدمش که خب خیلی بد بود :))))) البته یکش رو دیدم.
    Ted Talk به گوش یا چشمتون نخورده؟ سرچ کنید متوجه میشید :)) بعد رفتم سرچ کردم دیدم اون تِد هم هستش و خوشم اومد از تیپ و قیافه ش و انتخابش کردم. چون به خرس ها علاقه ی خاصی دارم. اون تبلیغاتِ عمو یادگار تو تلویزیون هم مؤثر بود :))
    خلاصه به جز آواتارم هیچ ربطی به اون تِد ندارم! 

    + خیلی هم خوب
    مادرجانتونم خفنیه شمارو فهمیده ها تد پسرم:-) 
    پاسخ:
    همه فهمیدن :))
    ((((-:من مامانم از نیم ساعت قبلش داد بیداد میزنه چیزی نخورید بعد ماها که خوابیمم میاد بالاسرمون میگه چیزی نخورنیا میگیم مگه ما روزه میگیریم اخه؟|: هر روز همین بساطه اونم با جمله "یادم نبود شما کافرید"صحنه رو ترک میکنه ||||||:‌‌
    پاسخ:
    جمله ی سنگینی میگن بهتون :))))))) 
    فکرتون سمت چیزای بد نره . من کسی رو می شناسم که حتی وقتی میره دستشویی با خودش نون و پنیر میبره . شاید مادرجانتان فکر کرده لقمه ای چیزی هنوز در دهان دارین و قورت ندادین :)))))))))))))))
    سوای از این توجیهات باید عرض کنم همه ی مادرها عشقن عشق 
    پاسخ:
    :# فکرم جاهای بد رفت دیگه :)))))

    خیلی!
    چه عنوان قشنگی ^___^ 
    پاسخ:
    مخصوصأ واسه شما :))))
  • دخترِ انار :)
  • در حالی که از خنده کف زمین غش کرده سینه خیز از سمت چپ کادر خارج میشود
    :)))
    پاسخ:
    :)))
    تا باشه از این غش ها
    ها ها ها توصیفت عالی بود و تجمش عالی تر بود.
    هنرمندانه یه اتفاق کوچیک پر عشق و محبت مادر پسری را تبدیل به لبخندی بر لبها کردی. تن مادر جانت سلامت و دلت خوش با حضورش
    مطمئنی مادر جان نمی دونستن که تو دستشویی بودی ؟:))
    پاسخ:
    خیلی ممنون. 

    یکم مشکوکم :#
  • گلبول سفید
  • مادره خب، یه چیزی میدونه. :|
    پاسخ:
    :#
  • گلبول سفید
  • منظورم اینه که مادره خب، حتماً منظورش این بوده که اگر اونجا داری مسواک میزنی، حواست باشه خمیردندون و آب قورت ندی. مدیونی فکر کنی کامنت قبل منظور دیگه ای داشتع. :)))
    پاسخ:
    ینی خدا رو شکر کن در دسترسم نیستی
    :)
    سایه ی همه ی مامانا مستدام.
    پاسخ:
    ان شاءالله
    قهقهه زنان از سمت چپ تصویر خارج میشود! :))))
    پاسخ:
    به سلامت :))
  • دچـــــ ــــــار
  • ادم به عروسشم همچین حرفی نمیزنه چه برسه به پسرش :))
    پاسخ:
    هعییییی

    ولی نمیدانستد:#
    نگووووووو تد تو اول جوک بودی بعد تد شدی:))
    حتی شاید جوک بودی بعد دست و پا در اوردی:)))
    پاسخ:
    هر احتمالی محتمله :)))
  • مهــ ـــسا
  • حتما مادر جان حال خراب شمارو دیده و گفته نمیدونسته کجایین ولی مگه میشه مادر ندونه بچش کجاست؟؟! :)
    پاسخ:
    :||
    حالا نیگا
  • رفیعه رجعتی
  • باید گلاب گرفت دهان مادر جانتان را ^__^ :))
    پاسخ:
    :#
    استغفرالله 
    خخخخخخ :)))))))))
    از همون سمت چپ از کادر خارج شید همگی با هم :)))))))))
    پاسخ:
    :]
    چه خوب که تد دو رو ندیدین :|

    مچکر که توضیح دادید! به هر حال مخ من به تنهایی توان حل این معما رو نداشت! شاید آواتار شما منو در اشتباه فرو برده کرد :|

    سرچ کردم و به این نتیجه رسیدم اصلا اون فیلم تد پشیزی چند؟!

    + مرسی که منو با تد تاک آشنا کردید... :) حس می کنم حرفاش یه چیز تو مایه های بیل گیتسه...! :)
    پاسخ:
    خیلی خوب :)))

    بله خب. طبیعیه.

    تِدِ اصلی تد تاکه اصن : )
    مادرجانتان راواقعاًعشق است
    که پسرش رااینطوردردستشویی داغان میکند
    درکت نمیکنم چون تجربه نکردم والاااا
    صدرحمت به شلنگ دستشویی که هنوزسالمه:)




    پاسخ:
    چی همه لطف دارین به بنده :| :))
    من خواهرم جلوم ناهار خورد یادش ننداختم روزه است :دی
    به آب خوردنش رسید گفتم عزیزم حس نمیکنی یه چیزی این وسط اشتباس؟
    ینی آبشار از دهنش ریخت بیرون :))))
    پاسخ:
    قدر خواهرتون رو بدونید وجدانأ :|
    ولی خب لابد مادرتون یه چیزی میدونستن که گفتن :دییییییی خرسا خب عجیبن 
    جیغ زنان فرار میکند :)))
    پاسخ:
    من دیگه رفتم یه گوشه کز کردم از شدت غم :))
    روزه میگیری که کنی کرسنگی بکشی
    کلا دین بردی زیر سوال
    ولی نه...
    کلی خندیدم با پستت ٬ دمت گرم
    مواظب باشی که روزه ات باطل نشه
    پاسخ:
    بخشِ اول چی بود وجدانأ؟ :))

    نوشِ جان

    :| 
  • بهار نارنج
  • واااااای خداااا:دییییییییی
    پاسخ:
    :]
  • نیمه سیب سقراطی
  • من با این پست بلند بلند خندیدم :)))
    پاسخ:
    نوشِ جان :))
    وای خدا =)))))))))))))))))))))))))))
    فکم درد گرفت :دی
    خدا حفظ کنه مادرجانو :)))))
    پاسخ:
    چی خوب :))

    ممنان :))
  • آسـوکـآ آآ
  • ینی مامانا عالین عالی :D
    پاسخ:
    خیلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی