Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

دیالوگِ هفته

سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۰۹ ق.ظ

+ یه حرفی خیلی وقته تو گلوم گیر کرده و میخوام بگم بهت، ولی نمیشه! سخته!

- چی شده تِد؟؟!! چرا اینجوری میگی؟! 

+ میدونی چیه؟! بعضی حرفا گفتنشون از غنی سازیِ اورانیوم هم سخت تره! هی باید تو دهنت مثل سانتریفیوژ بچرخونیش و فکر کنی این حرف چه تبعاتی میتونه داشته باشه و عکس العملِ طرف مقابلت چیه! این حرفمم مثل همونه!

- داری نگرانم میکنی کم کم تِد! لطفأ حرفتو بزن! اینجوری اذیت میشم!

+ رفتن همیشه سخت بوده! واسه هر دو طرف! ولی گاهی اوقات واقعأ اجتناب ناپذیره! یعنی نمیشه نرفت! باید رفت! این رفتن واقعأ لازمه! واسه هر دو طرف!

- هیچ میدونی داری چی میگی لعنتی؟! یعنی چی این حرفا؟!! تو نبودی میگفتی چرخشِ زمین به دورِ خودش وقتی پیشمی آرومتر میشه؟! توئه دیوونه نبودی میگفتی حاضری دیفتری بگیری ولی منو از دست ندی؟! شوخی بود همه ش؟؟! تو نمیدونی چقدر دوستت دارم؟؟؟!! چرا اینجوری میگی؟!! قلبم داره میزنه بیرون!!

+ میدونم! اینا همه رو میدونم! ولی چیکار کنم؟! باید برم!! نمیشه نرم که! میذاری برم حالا؟؟!

- کجا میخوای بری نامرد؟! کجا؟؟؟!

+ قربونت! میذاری؟؟!! D:

[پس از پرتابِ چند عدد بالش و لیوان و چک و لگد، نامبرده یاد گرفت دیگر از این لوس بازی ها در نیاورد و از کرده ی خویش نادم گشت]


+ بی مخاطب بود! میتونید باور نکنید! :)) ولی بی مخاطب بود! 

  • ۹۵/۱۱/۱۲
  • Neo Ted

نظرات (۳۱)

  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۲
  • پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
    • مخاطب داشتن و نداشتنش مهم نیست. مهم اینه چرا این روزا همه دارن میرن؟ همه میخوان برن؟
    پاسخ:
    والا من از خدامه مهم نباشه :)) ولی دوستان باور نمیکنن :))
    نمیدونم! من که سر جام واستادم! ولی خب واقعأ گاهی اوقات نمیشه نرفت!
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۴
  • حوا ...
    • ^___^

    کاش همه ی نامردها مثلِ شما بودن...
    پاسخ:
    :)))
    اینجوری سنگ رو سنگ بند نمیشه ک :))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۵
  • Samira ..
    • :)
    پاسخ:
    :|
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۶
  • حوا ...
    • همین الان هم یکی از بلاگرا گذاشت رفت :|
    دلیلِ این رفتن های بی دلیل رو نمی فهمم...
    پاسخ:
    خیلی ببخشیدا! ولی به درک! منم اگه روزی رفتم بگید به درک! 
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۹
  • حوا ...
    • چرا نشه؟!
    پاسخ:
    چون من رسمأ بد هستم :)) بهتره مثل من نباشه کسی!
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۰
  • حسین مداحی
    • میخواستی بری دبلیو سی؟
    پاسخ:
    :/
    وخه یره! وخه! 
    کامل بخون داغان :/
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۰
  • حوا ...
    • واقعا به درک!
    ولی شما نریدا...
    پاسخ:
    اگه رفتم بگید ولی : )
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۲
  • حوا ...
    • خوبِ مطلق نداریم... همه تا حدودی بدی دارن...
    پاسخ:
    قطعأ
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۴
  • حسین مداحی
    • یره کامل خواندم. الکی نگو. فقط ای که گفتی قربونت ره نفهمیدم. فکر کردم آخرش ره باز گذاشتی.
    پاسخ:
    یره مگه اصغر فرهادی ام؟ :/
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۵
  • محبوبه شب
    • اوووووف چه ناز کشی هم دارینااااااا خخخخ

    خخخ جناب مداحی هم درست میگن، یحتمل همو ورا کار دارین :دی

    «ولی بی مخاطب بود!» همین علامت تعجب آدمو متعجب میکنه دیگ!
    پاسخ:
    لازمه دیگه :)))

    یادم میمونه و تلافی خواهم کرد :-! :)))

    تعجبش واسه مخاطب بود که متعجب میشه همه ش از بی مخاطبی نوشته ها :))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۸
  • بلاگر آرام
    • کاش همه رفتنا اینجوری باشه:)))
    پاسخ:
    کاش...
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۱۰
  • محبوبه شب
    • به قول یکی از بچه های سایت:
    ب ر ب ب 
    :))
    پاسخ:
    حالا منتظر باشید :))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۰۷
  • BAHAR* Alone
    • داره بی مخاطبا زیاد میشه!!
    حواست جمع باشه:دی
    پاسخ:
    هست :/ ;))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۴۰
  • gandom baanoo
    • خیلی سپاس‌گزارم که تو باور کردن یا نکردن دستمونو باز گذاشتی!!
    خب من باور نمیکنم جریان بی مخاطب بودنو !!
    دیگه خودت میدونی! :))
    پاسخ:
    راحت باش دیگه ;)))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۴۹
  • شازده کوچولو
    • بعد اونوقت قربون کسی رفتن چطوری می تونه واسه دو طرف سخت باشه؟ :/
    +
    درباره ی اون مسئله؛
    تو فقط به من بگو چرا از «انتشار در آینده» استفاده نمی کنی، تا بعدش من قبول کنم. بعدشم که باید سرِ حقوق ماهیانه و اینا حرف بزنیم. :دی
    پاسخ:
    خب طرف مقابل از شدت علاقه دوست نداره طرفش قربونش بره و اون طرف هم بخاطر معذب بودن طرفش سختش میشه :)))) عمرأ اگه بفهمی :)))

    + سخته! حوصله شو ندارم!
    حقوق چیه!! صلواتی!
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۶
  • هلما ...
    • چه رفتن زیبایی , چه حس خوبی . اینکه در هر صورت میگه "نرو" زیباتره ... اون بالشت و لیوان و چک و لگد میشه یکی از عاشقانه های به یاد ماندی , مثل مشتی که با همراهی قهقه و چشمای شیطون به بازوش میزنه و میگه: دیووونه !
    ببخشید میشه معنی "وخه یره" رو بگید ؟؟
    پاسخ:
    زیبا خوندید
    :)))

    وخه یره ینی خودتو جمع کن بابا :)) 
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۹
  • امـ اچـ
    • چه رفتن قشنگی..
    اگه همه رفتنا این مدلی بود که دخترا هر روز دعا میکردن عشقشون بره!!😁😂
    متـن جذابی بود:)))
    پاسخ:
    ممنون ک خوندید
    قابل نداشت :))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۰۶
  • rangi rangi
    • قبول کنین که ادم دفعه اول نمیفهمه! دوبار خوندم تا فهمیدم ولی خب هم کمی لوس بود هم بامزه:)
    پاسخ:
    وجدانأ لوس نبود :/ :))) 
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۵۳
  • ~ فو فا نو
    • منم همچین چیزی با تعویض قربونت با دبلیو سی نوشته بودم وقتی سوم راهنمایی بودم گمونم :)) خلاصه ک ایده ی خیلی خوبی بود :دی
    راستی رمز ساندارکو میدین؟ و سلام :))
    پاسخ:
    اون ایده تون خیلی غیر بهداشتی بود دیگه رسمأ :)))

    چه عجب!! از اینورا! :)) علیکم السلام! 
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۵۷
  • خانومِ حدیث :)
    • باور کردیم بی مخاطبه  ؛)
    +ولی بعضی وقتا جداً نمیشه نرفت...
    پاسخ:
    آورین!

    + واقعأ نمیشه...
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۵۷
  • رَنگو :)
    • من اگه جایِ - بودم انقد با همون چک ُ لگد میزدمش که واقعاً بره ، مُنتها این دفعه به ملکوتِ اعلی 🚶🏻‍♀️
    _ از طرفِ یک بی اعصاب _ :D
    پاسخ:
    چ خشن :)))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۰۱
  • یا فاطمة الزهراء
    • من فکر کردم مکالمه ات با بالشتی پتویی چیزی بوده چون من از این عاشقانه ها با رخت خوابم دارم :)) 
    پاسخ:
    چقدر داغان :/ :)))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۰
  • shadan !
    • در انتظار دیالوگ هفته بعدی!
    پاسخ:
    الان راضی بودی ینی؟ :))
  • ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۲
  • منطقاً بهار هستم D:
    • =)))))
    فقط میشه خندید :)
    پاسخ:
    نوش جان :))
  • ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۰
  • Poker Face
    • 😂😂😂😂😂😂😂نوش جونت اون بالشی که خوردی!

    :// بی مخاطب بود؟بگم به رویا؟
    پاسخ:
    :||

    |||:
  • ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۰۲
  • آندرومدا :)
    • ماذا عشقالانه بود :] ولی حال و حوصله داری تو عم بازم در هرصورت حالا :/ 
    پاسخ:
    :/
  • ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۳
  • روشــنا ...
    • یعنی بی مخاطبی از سر و صورتش میباره ها!! :)))
    اعتراف میکنم لینک این پستای مثلا بی مخاطبتونو فوروارد میکنم به بی مخاطب هایی مثل خودتون!!
    پاسخ:
    عجججبببا :))
    ما بی مخاطبا همیشه مظلومیم
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۰۸
  • رستاک :)
    • خیلی عاشقانه خنک و لوسی بود:|
    پاسخ:
    نظر لطفته : )
  • ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۰۲
  • منتظر اتفاقات خوب
    • ان شاالله یه روزی هم مخاطب دار میشه:))
    پاسخ:
    به امید خدا ; )
  • ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۳۷
  • متـ ـین
    • من کاملا باور میکنم بی مخاطب باشه! آخه کدوم خرسة ی داغانی باشه که مخاطب تو بشه :دی (خرسة = خرس مونث)
    ضمنا باور کنی یا نکنی خیلی لوس بود! از خرس گنده بعیده این حرفا البته از خرس پشمالو بعید نیست، حالا تو کدومشی؟
    + پست یک طرف، کامنتا یک طرف!!
    پاسخ:
    ریخته :/
    من هیچکدوم نیستم ولی :))))
    + همیشه کامنتا داستانشون جدا بوده :))
  • ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۵۱
  • متـ ـین
    • حالا هستی یا نیستی فرقی نمیکنه، نوشته ت لوس بود :دی
    پاسخ:
    همینه ک هس :| :)))
    طراحی شده توسط یک داغان