سی 100 و شصت و 5
دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۴۲ ب.ظ
حفاری و کند و کاو وظیفه ی ما معدنچی هاست و هیچ ترس و وحشتی از چیزهایی که اون پایین منتظرمون هستند نداریم. شاید یه سنگِ بزرگِ چند ده متریِ ذغال منتظرمون باشه، شایدم یه کوهِ طلای دفن شده زیرِ زمین انتظارمون رو بکشه؛ یا شایدم یه تلِ آت و آشغالِ به درد نخور که کمین کردن تا بزنن تو ذوقمون و به زحمات و تلاش هایی که واسه رسیدن بهش کردیم پوزخند بزنن. نمیدونیم چه چیزی اون پایینه! حتی میتونه یه عقربِ سیاه سوخته ی لعنتی تو خوابِ عمیقی فرو رفته باشه و خوابِ دوست دخترش رو ببینه که داره با یه عقربِ سفید رقصِ دُم میکنه و پای قورباغه میخوره و اصلأ واسش خوشایند نباشه که یه دوپای فضول و کنجکاو و بی شرف، با کلنگ و هیلتی، تِر تِر تِر و قِر قِر قِر راه بندازه و از خواب بیدارش کنه. البته شایدم دوست داشته باشه از اون خوابِ کذایی بیدار شه و دنبالِ یه دو پای فضول و کنجکاو و بی شرف بگرده تا یه فنجون زهر مهمونش کنه و بعد هم سریع یه میس به دوست دخترش بندازه و مطمئن شه که خبری از رقصِ دُم و سروِ پای قورباغه با اون عقربِ سفیدِ بی ناموس نباشه؛ ولی خب به هر حال من یکی هیچ وقت یه فنجون زهرِ عقربِ سیاه میل نداشتم و فکر هم نکنم حالا حالا ها میلم بکشه! اینجا، این پایین خیلی چیزا میتونه پیدا بشه که انتظارِ ما رو بکشن و حتی نکشن و از دیدنمون عصبی هم بشن، مارِ سمیِ افسرده که به تازگی سهامِ بورسش تو منهتن آمریکا سقوط کرده و یا موشِ کوری که باید لاس وگاس آمریکا تو یکی از کلوپ های شبانه با ویسکی مست میکرده و مزخرف میگفته و لذت میبرده، ولی سر از معدنِ بی سر و تهی در آورده که توش آبِ سرد یه زور پیدا میشه؛ بنده خدا کوره دیگه. چه میشه کرد؟! همه ی اینا رو گفتم که بگم ما معدنچی ها آب رو توی برخورد و مواجهه با اتفاقاتِ عجیب و غریب، از سرمون گذروندیم که الآن این پایینیم! آمادگیِ کافی واسه ملاقات با هر کوفت و زهر ماری رو داریم. شجاعت و جسارتِ مقابله و نابود سازی و تخریبش رو هم همینطور. خوب که فکر میکنم میبینم چقدر این معدن شبیهِ خودمه؛ و اینکه آیا همون اندازه که این پایین کنجکاو و فضول و مصر واسه رسیدن به اتفاقاتِ جدید و عجیب و غریب هستم، در درونِ خودمم این کنجکاوی و فضولی و اصرار واسه کشفِ اتفاقاتِ جدید و نو رو دارم؟! و اینکه جسارت و شجاعت واسه نابودسازی و تخریب کشفیات و اتفاقاتِ سیاه و بدرد نخور و کثیفی که توی خودم پیدا میکنم رو دارم؟! دوگانگیِ عجیبیه!
از کشفیات و اتفاقاتِ معدن گفتم. اجازه بدید از جدید ترین کشفم توی معدن رونمایی کنم؛ فکر کنم متعلق به سندِ این معدن باشه:
عقرب:|مار:|رقص دم؟میس:|سهام:))
باحال بود مرسی