Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

انگیزه‌ی معرفی کتاب‌های گمنام ولی شاهکار کارش رو کرد  و باعث شد یه قدم دیگه برای معرفی و بیشتر دیده شدن این کتاب‌ها برداریم و اون قدم، شروع به کار پادکست گالینگوره که با هدف معرفی کتاب‌های فوق‌العاده ولی کمتر دیده شده ایجاد شد و امیدواریم تو این هدف موفق باشیم و سربلند بیرون بیایم. و یقیناً در این مسیر به نظرات و حمایت‌های شما نیاز دادیم. پس قسمت اول گالینگور رو گوش کنید و اگه دوستش داشتید از هر رسانه‌ای که دارید، برای معرفیش استفاده کنید. ما رسانه‌ی خاصی نداریم و روی کمک‌های شما حساب ویژه‌ای باز کردیم. ممنون پیشاپیش.


قسمت اول گالینگور رو گوش کنید: شهر دزدها اثر دیوید بنیوف

در کانال گالینگور عضو بشید: گالینگور

اگه درمورد اسمش هم ابهام دارید حضرت گوگل رو پیشنهاد میدم.

و در پایان:

بخورید بیاشامید ولی اسراف نکنید! مسواک‌ هم بزنید. و به پدر و مادر و خود نیکی کنید.

  • Neo Ted
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۷ خرداد ۹۸ ، ۲۱:۰۸
  • Neo Ted

تو گروه کتاب‌خوانی با رفقای بلاگر سر این بحث می‌کردیم که چطوری میشه یه کتاب فوق‌العاده رو کشید بالا و معروفش کرد تا به حقش برسه! حقی که داره توسط کتاب‌های سطح‌پایین و آبکی مثلاً روان‌شناسی و بازاریابی و موفقیت و رمان‌های درِپیت ضایع میشه! قرار بر این شد که بهترین کار معرفی شاهکارهاییه که مطالعه می‌کنیم و در سکوت و تنهایی، ازشون لذت می‌بریم که این بدترین ظلم در حق یک کتابِ فوق‌العاده‌س! 

حدود چهار ماه پیش بود که شهر دزدها رو خواندم و تو همون ۱۰ صفحه‌ی ابتدایی فهمیدم با چه اثر متفاوت و جذابی طرفم و میدانستم قراره ازش لذت ببرم و باهاش ارتباط برقرار کنم. کتابی که یک هفته‌ای تمامش کردم و فهمیدم میشه با مطالعه‌ی کتاب گذر زمان رو بی‌معنی کرد. فهمیدم میشه یه کتاب خِرِت رو بگیره و با خط داستان و شخصیت‌هاش تو رو به سمت پایانش بکشونه. داستانی که بهم نشون داد میشه به دردناک‌ترین و تلخ‌ترین رخ‌دادهای دست بشر، یعنی جنگ و متعلقاتش خندید، ولی در عین حال عصبی و غمگین شد و بهم ریخت. درمورد خود داستان و نقد و بررسیش چیزی نمی‌نویسم، چون احمدرضا بطور تقریباً کاملش بررسیش کرده و می‌تونید بخوانید

کتاب که تمام شد، به هرکی که می‌رسیدم کتاب رو معرفی می‌کردم و توصیه می‌کردم بخوانه. حتی موفق شدم چند نفر رو مجاب کنم که واقعاً کتاب رو بخوانن و نظر بدن که خواندن و نظر دادن و کُرک و پر و برگ‌های‌شان ریخت! الان هم می‌خوام به تمام شما توصیه‌ی اکید کنم این کتاب و لذت خواندنش رو از دست ندید! همینکه بعد چند ماه مجاب شدم پست بنویسم و اون پست در رابطه با این کتابه، خودش گویای همه چیز هست! فلذا از دستش ندید که اگه بدید ظلم به خودتانه!


  • Neo Ted