بهانه
۱. یه زمانی به شدت اهل فیلمدیدن بودم؛ فلش میبردم طرف پُر میکرد نگاه میکردم. همون زمان وقتی یه کتاب حجیم و کَت و کُلفت میدیدم با خودم میگفتم کی حال و حوصله داره اینا رو بخوانه؟! فیلمم رو نگاه میکردم و حالشو میبُردم. گذشت تا اینکه "ناطوردشت" خورد به تورم. دو-سه روزه تمامش کردم و از ورقه به ورقهش لذت بردم. حجمش زیاد نبود؛ غرق شدم تو ماجراجویی "هولدن" و از جسارت و صراحت و خودشبودنش لذت بردم. افتادم دنبال کتابهای دیگه و هی اشتیاق و عطشم نسبت به خواندن کتابهای جدید و متنوع بیشتر شد. و از اونسمت علاقهم به دیدن فیلم فروکش کرد؛ فروکش که نه؛ بهتره بگم علاقه و اشتیاقم به کتابخواندن بیشتر شد. همین الان هم فیلمم رو میبینم، ولی چیزی که از این تجربه به من اضافه شد این بود که کتاب دنیای وسیعتر و کاملتری داره؛ چون این اجازه رو بهت میده که خودت رو، ذهنت رو وصل کنی به تخیلاتت؛ تخیلی که مرزی نداره؛ درحالی که تو صنعت سینما تو محدودی به ذهن و تخیل کارگردان، که اون خودش محدوده به سرمایه و تکنولوژی که باز خودش نسبت به زمانِ معاصرش محدوده! اینه که فیلم تو و تخیلت رو محدود میکنه، مرزبندی و چهارچوبهای خودش رو بهت تحمیل میکنه که شاید جذاب و عالی هم باشه، ولی تو جذابیت رو میپسندی یا بینهایتی که از تخیلت تغذیه میشه؟! انتخاب من تخیل خودم بود؛ از کلمه به کلمهی کتاب تا خود بینهایت.
۲. دلیل نبودنم اینه شنا بلد نیستم؛ غرق شدم تو دنیای کتابها، غرق شدم تو "پسر تاریکی"، غرق شدم تو خودم و تخیلاتم که این داستان رو تمام کنم؛ که وقتی نمینویسمش تخیلم رو درگیر میکنه؛ نوشتنش کار یه روزه، ولی ماههایی که نمینویسمش هم درگیر دنیای تاریک داستانم که چه بلایی سر سرنوشت شخصیتهام بیارم و چه تقدیری واسهشون رقم بزنم! دنیای نویسندگی خیلی ترسناک و شیرینیه؛ ترسناک بابت اینکه باید مخلوقاتت رو، شخصیتهایی که باهاشون زندگی کردی رو بدبخت کنی یا به کام مرگ بکشیشون، شکنجهشون کنی و ضجرشون بدی. شیرین بابت اینکه گاهی اوقات حس خدابودن بهت دست میده؛ شاید این یه نعمتیه که خود خدا به نویسندهها هدیه کرده که یه گوشهی کوچیکی از قدرتش رو بچشن.
۳. یه گروه جمع و جور کتابخوانی هم داریم که توش درمورد کتابها بحث میکنیم؛ همه بلاگریم یا سابقهشو داریم، چون دوستتان دارم میخوام دعوتتان کنم بیاید. البته قوانین سختی داره و دموکراسی رو به شدت درش احساس خواهید کرد.
- ۹۸/۰۶/۲۳
سلام :) بعد مدت ها پست گذاشتید :))
همون گروه همخوانی که الان مال انسان خردمنده؟!
یا یکی دیگست؟!