من همون گوشهی شرورِ زیرِ حصارِ کج چِشاتم
یک نگاه به زندگی و شخصیتم انداختم دیدم یه جای خالی تو این بیست و خوردهای سال سن که از خدا عمر گرفتم، تو وجودم ذوقذوق میکنه؛ یه خلاء که رنگ و بوی شرارت میده. آره من تو این بیست و خوردهای سال به اون شکل که باید و شاید شرارت به خرج ندادم (البته نزاعهای دستهجمعی با سلاح سرد (کمربند) در ابتدایی و پرت کردن دونفر داخل جدول در حین دعوا در همان دوره و تشکیل لیست سیاه و پاکسازیش در دورهی مذکور فاکتور گرفته شد که خب اصلاً مهم و حائز اهمیت نیستن) و الان جای خالیش داره حس میشه. به نظرم وقتشه عقدهی این همه سال بچهمثبتبودن رو خالی کنم! خا با چی شروع کنیم؟! سرقت مسلحانه از کتابفروشی با تفنگ آبپاش؟! فحاشی در فرهنگستان زبان و ادب پارسی خطاب به حداد عادل به وسیلهی اسامی پارسیِ زیست؟! لختشدن در ملاء عام؟! [ در استخر و با مایو ( یه چیزایی رو باید رعایت کرد به هرحال. خودِ جوکر هم تو استخر مایو رو میپوشید حداقل) ] مراجعه به سازمان ملل و مطالبهی میراثِ جمال خاشقجی به عنوان فرزندِ گمشدهش در کودکی که با سبد در تنگهی هرمز رها شده بود و فیالحال خیلی عصبی و مدعی در راهروهای سازمان ملل درحالی که به نشانهی اعتراض با تفنگ ترقهای به سمتِ پرچمِ سیرالئون شلیک میکند و پس از هر شلیک تُفی غلیظ به کفِ راهروهای سازمان ملل میاندازد، عربده میکشد و شعر "اتل متل توتوله گاو حسن چجوره، گاوش رو بردن هندوستان... " را میخواند نسبت به سیاستهای ضد استعماری گاندی احترام قائل است، خواهان حق و حقوقش از بن سلمان است؟! شما پیشنهادی ندارید؟!
* عنوان یه بخشی از آهنگ آتش از سورنا
- ۹۷/۱۰/۱۱