میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر... عکسنوشت: آره رفیق.
من نظرم نسبت به عشق خیلی محافظهکارانهس. میدونم هم دیوونگیه هم زندگی. همه درده هم درمان. و اینکه میدونم تن دادن بهش ریسک بالایی داره. هم میتونه آدمو خوشبخت کنه هم بدبخت. دیگه همینا دیگه.