طبقهی حساس
چند فرد کت و شلوار پوشِ اتو کشیده، در آخرین طبقهی ساختمانی مشغول بازی پوکر هستند و عیش و نوششان به راه است و صدای قهقهه زدن هایشان به گوش میرسد.
در طبقه پایین ساختمان، سرمایه دارانی بر روی نتیجه بازی با هم شرطبندی میکنند و سخت مشغول حساب و کتابند.
طبقهای پایینتر، گروهی دیگر سرگرم تحلیل و تفسیر بازی هستند و با هم جر و بحث میکنند.
در طبقهای پایینتر، گروهی برای طرفداری از طبقات بالاتر، مشغول یارگیری هستند و به یکدیگر دندان تیز نشان میدهند و تحسین و تشویق میکنند.
همینطور که به پایین میآیی، به پیچ پلههای پایینتر که میرسی، صداهایی پر از تشویش و حاکی از تنش و اضطراب به گوش میرسد.
یک موضوع همیشه مرا به ترس و وحشت میاندازد و آن رسیدن به حیاط است. جایی که گروه عظیمی مشغول زد و خورد و درگیری و عدهای هم مشغول جان کندن و حمالی هستند.
آنقدر از فضای حاکم بر حیاط و تیرگیِ بخت و زندگیِ تباهِ آن آدم ها میهراسم که ترجیحم این است، هیچ وقت سمتِ زیر زمینِ این ساختمان نروم!
- ۹۷/۰۲/۲۸