Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

طبقه‌ی حساس

جمعه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۴ ب.ظ

چند فرد کت و شلوار پوشِ اتو کشیده، در آخرین طبقه‌ی ساختمانی مشغول بازی پوکر هستند و عیش و نوش‌شان به راه است و صدای قهقهه زدن های‌شان به گوش میرسد.

در طبقه پایین ساختمان، سرمایه دارانی بر روی نتیجه بازی با هم شرط‌بندی می‌کنند و سخت مشغول حساب و کتابند.

طبقه‌ای پایین‌تر، گروهی دیگر سرگرم تحلیل و تفسیر بازی هستند و با هم جر و بحث می‌کنند.

در طبقه‌ای پایین‌تر، گروهی برای طرفداری از طبقات بالاتر، مشغول یارگیری هستند و به یکدیگر دندان تیز نشان می‌دهند و تحسین و تشویق می‌کنند.

همین‌طور که به پایین می‌آیی، به پیچ پله‌های پایین‌تر که می‌رسی، صداهایی پر از تشویش و حاکی از تنش و اضطراب به گوش میرسد.

یک موضوع همیشه مرا به ترس و وحشت می‌اندازد و آن رسیدن به حیاط است. جایی که گروه عظیمی مشغول زد و خورد و درگیری و عده‌ای هم مشغول جان کندن و حمالی هستند.

آنقدر از فضای حاکم بر حیاط و تیرگیِ بخت و زندگیِ تباهِ آن آدم ها می‌هراسم که ترجیحم این است، هیچ وقت سمتِ زیر زمینِ این ساختمان نروم!

  • ۹۷/۰۲/۲۸
  • Neo Ted