احتکار
شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۱۰ ب.ظ
پست رو با یه سؤال شروع کنم! " ما چرا اینجوری ایم ناقوساً؟ "
منظورم از این سؤالِ فلسفی و عرفانی چیه؟! خب دلایل زیادی هست که باعث میشه این سؤال تو ذهنِ من و شاید عده ای به وجود بیاد که در ادامه بهش میپردازم.
اول اینکه مراد از سفر برگشت و حالش هم خوبه و سلام هم میرسونه! حالا اینکه مراد وجود خارجی داره یا نه اصلاً مهم نیست؛ ولی اینکه مراد از " ما " در سؤال مطروحه چی میتونه باشه اهمیت داره! این " ما " هم میتونه تعمیم داده شه به ما ایرانی ها و هم در بستر بزرگ و وسیع تر، به مردم جهان و بشریت و در یک کلام انسان! یعنی سؤال اصلش اینه که " ما انسان ها چرا اینجوری ایم ناقوساً؟! "خب این از اولین ابهامی که رفع شد! ولی برسیم به مهم ترین ابهام و گره ای که تو سؤال هست و لازمه که یکی دست و در صورت نیاز دندان ها ر بندازه تو کار که بازش کنه! هرچند که باز کردن گره با دندان بهداشتی و علمی نیست، ولی خا چه میشه کرد؟!
من تو این پست به جامعه ی جهانی و بشریتِ حالِ حاضر کاری ندارم! به من چه که ملتِ نائورو اونجوی ان ناقوسأ؟! یا اینکه مردمانِ کریباتی چرا یه جوری ان هم به من ربط نداره حتی ناقوسأ! ولی اینکه ما، یعنی ملت و خطه ی شهید پرور و تاریخی با تمدنِ چند هزار ساله و فرهنگِ غنی و کامل و فاخر و این قبیل بذله گویی های بیهوده، چرا ما اینجوری هستیم ناقوسأ، این به من ربط داره! ما ایرانی ها یکی از مهربان ترین، با معرفت ترین، با مرام ترین، انسان ترین، خَیٌِر ترین و باحال ترین مردمانِ جامعه ی جهانی هستیم! یعنی حتی تو این قضایا حتی از خودِ ژاپنی ها هم بهتریم! فقط یه سری پیش زمینه و مقدمات لازم داریم واسه بروز و جوشش این خوبی و مهربانی ها که واستون لیست میکنم:
1. بروزِ پاره ای از بیماری های خاص در همدیگر مثلِ: تیفوس، اِبولا، مالاریا، آنفلوانزای اسپانیایی، تبِ زرد، فلجِ اطفال، طاعون، سِل، ایدز، وبا، حصبه، و انواع و اقسامِ سرطان!
2. نقصِ عضو شاملِ: قطعِ دست از بازو یا آرنج [ با تخفیف پاییزه ] ، قطعِ پا از ران یا ساقِ پا [ طرف قرارداد فرهنگیان ] ، و نصف شدگی از پهنا و دو شقه شدن و در آخر قطعِ سر از بیخ!
3. مرگ به دلایلِ مختلف مانندِ: خفگی بر اثر فشارِ زیادِ خطِ فقر بر نواحی مختلفِ گردن و خفت شدگی، گرسنگی و سوء هاضمه ی حاد، تصادف بر اثرِ کارِ در خیابان [ کودکانِ کار ] ، زیر آوار ماندن در معدن یا سوختی و خاکستر شدن در پلاسکو، آزار جنسیِ کودکان و مرگ بر اثر بیماری های لا علاج و پر هزینه!
4. وقوع جنگ: حمله ی اسکندر مقدونی، حمله ی مغول، حمله ی اعراب، جنگِ با رومیانِ باستان، جنگِ جهانیِ دوم، جنگِ با صدام و رژیم بعثی، حمله ی همه جانبه ی فضایی ها به زودی!
5. رخ داد های طبیعی و الکی مثلأ طبیعی مثلِ: خشک سالی و قحطیِ بزرگ [ 1917 - 1919 توسط بریتانیای کهیر ] ، زلزله های بم و رودبار و آذربایجان و کرمانشاه، سونامی، سِیل، رعد و برق، سوراخ شدگیِ زمین، نصف شدن کره ی زمین!
6. نفخ صور اسرافیل و آغاز قیامت: اون لحظه ای که کل مردم جهان به اذنِ خدا و با صور اول میمیرن، یه گروه ایرانی از اون دنیا اسنپ میگیرن، سوار بر بالِ فرشتگانِ اسنپی، درحالی که پشتشان پر از کمک های انسان دوستانه مثلِ مایو عه میکی موسی و باب اسفنجی ای، رکابی سفیدِ توری، پیژامه خط خطی راه راه، زیر پوش آبی مشد ماشاءاللهی، قلیان با طعم های مختلفِ دو سیب و نعنایی و میکس، چند باکس سیگارِ مارلبرو و کاپتان بلک و تیر و بهمن و باقی، مودم اینترنت با بسته های حجمیِ نامحدود با حجمِ محدودِ مخابرات، مونوپاد جهتِ گرفتن سلفی با مردگان و اهلِ رجعت و خِیلِ کمک های بشردوستانه و لازم و ضروریِ دیگه به زمین میان تا به ملتِ مرده کمک کنن! هر کدوم هم یه سگ دنبال خودشون راه انداختن که ملت ر از زیر آوار زنده پیدا کنن که جبرئیلِ امین رو به این گروهِ ایرانی برمیگرده میگه: داداشام! دارید اشتباه میزنید! کار از کار گذشته دگه! بابا قیامت شده دوستان! قیامت! همینجا هم دست از سر ما برنمیدارین راحت کارمون ر کنیم؟! جمع کنید بساطتان ر برگردید بالا! [ بیسیم به دهان گرفته و میگوید: خششششسخخخسسششخششچجسش جبرئیل جبرئیل عزرائیل! خشششششخخخجچچشششش عزرائیل جان به گوشی؟!عزرائیل داداش! قربون دستت! اون یارو که مایو عه میکی موسی و باب اسفنجی آورده رو دوباره جانش ر بگیر! دمت گرم! جبران میکنم ]
بله خلاصه! ما مهربون ترین و با معرفت و مرام ترین ترین مردمان جهان رو داریم! اگه شرایط و اتفاقاتِ بالا فراهم شه!
حالا به نظرتان، واقعأ چرا ما اینجوری ایم ناقوسأ؟! این حجم از مهربانی و محبت رو در طولِ سال و عمرمون کجا احتکار میکنیم؟! چرا در طولِ عمر و زندگی تقسیمش نمیکنیم؟! حتمأ باید زلزله ای، سیلی، سونامی ای، قیامتی چیزی بشه که مهربان شیم؟!
- ۹۶/۰۸/۲۷