بزرگوار میفرماد: بععععععع
بععععععععع! بروبچه های بیان! حالتون چطوره؟! بعععععععد که نیستید خدایی نکرده؟! خب خدا رو شکر! امروز بعععععععععععد از 12 سال عمری که از خدا گرفتم، حالا که از فرطِ پیری و فرتوتیت، ریزش پشم پیدا کردم و یه پاچه م لبِ کشتارگاهه و یکی دیگه ش در محلِ چینشِ پشم، واسه اولین بار بععععععععععد از تولدِ با شکوهم تو طویله ی بععععععرادرانِ پِشکِل پزانِ قزل سفلاییِ قلابی، به همراهِ پسرعمه شمسعلی، [ این طویله هیچ شعبه ی دیگری در محافل داخلی و بین المللی ندارد، حتی شما دوستِ داغان ] هوس کردم فکر کنم و نتیجه ی این تفکر رو بعععععععععععرای شما شرح بدم. همونطور که تا الآن باید فهمیده باشید، من یک گوسفند هستم. [ OVe نوشت: گوسفند خودتانید داغانا! این نوشته از زبانِ یک گوسفنده واقعأ ] گوسفند بودن سخت نیست؛ دععععععععر واقع خیلی ساده تر از آدم بودنه! یعنی منِ گوسفند، واسه گوسفند بودن کارِ خاصی انجام نمیدم، فی الواقع همین کارِ خاصی انجام ندادن باعثِ گوسفند بودنم شده! ولی همین کارِ خاصی انجام ندادن و گوسفند بودنم، از بِععععععععععه اصطلاح آدم بودنِ شماها با خاصیت تر و مفید تره! تعارف که نداریم بععععععچه ها! منِ گوسفند، درسته گوسفندم و واسه این نقش کارِ خاصی نمیکنم، ولی با همین وجود همه چیم مفیده واسه شما به اصطلاح انسان ها! از شیر و پشم بگیر، تا گوشت و کله پاچه، حتی از پی پی که خروجیِ بدنم هست هم واسه کود استفاده میکنین! یعنی بود و نبودِ ما خِیره! خلاصه که ما هم یه سری بعععععععرتری ها داریم، اونقدرا هم که شوما فکر میکنید گوسفند نیستیم بزرگواران! درسته گوسفندیم، ولی هیچ وقت همدیگرو نمیکُشیم! ما گوسفندها تو تاریخمون جنگِ جهانی نداشتیم! اونم با 89 میلیون نفر کشته! من به عنوانِ یک گوسفند از طبقه و قشرِ کارگر، از کسی دزدی نمیکنم! این بای دیفالت تو وجودم نهادینه شده و بععععععععقیه هم همینطوری هستیم! ما گوسفند های فرهیخته واسه دزدی و کم فروشی و تو پاچه کردن هامون قسمِ حضرت عباس نمیخوریم! فحاشی هامون محدود میشه به دعوا سرِ علوفه، اونم در حدِ " برو بععععععد بعععععععخت! تو میخوای منو بزنی؟! هعععععه! پشمِ اینکارا رو نداری! [ پشم هاشو دیروز کوتاه کردن واقعأ ] " یا " میخوای علوفه ی منو بخوری؟! پِشکِلِ منم نمیتونی بخوری! شاخِ اینکارو نداری ععععععععنترِ تک بُعدیِ پیپیلیست! " من به عنوان یک گوسفند میفهمم که واسه گردش به چپ و راست تو چراگاه باید راهنما بزنم! ما گوسفند های با تقوا پشتِ سرِ هم جیک جیک و غیبت نمیکنیم! ما پشتِ سرِ هم فقط " بععع بععععع " میکنیم! اونم با نیتِ خیر! ما گوسفند ها به کسی وعععععععده و قولِ بیخودی نمیدیم! 100 روزه و 300 روزه و غیره هم نداره! ما اصولا کلا قول نمیدیم! یهو بعععع بععععع کنان وارد صحنه شده و کارِ مورد نظر رو انجام میدیم! اصن چه کاریه گوسفند جماعت یه علفی بخوره، یه قول بده، واسش زمان تعیین کنه، بعد وقتش که رسید به علف خوردن بیفته که قول؟! وعععععع ده؟! شیبِ طویله؟! بامِ آخور؟! بعععععععععع! ما درسته گوسفندیم همه، ولی وجدانأ جماعتِ روبرومون رو گوسفند فرض نمیکنیم که! نمیگیریم سرِ انتخاباتِ ریاستِ گله، جیره ی علوفرانه رو واسه گوسفندهایی که واسه رضای خدا از این علوفرانه انصراف دادن، واریز کنیم که! ما از این پیپیلیست بازیا نداریم! ما گوسفند ها واسه رعایت کردن این مسائل مدرسه نرفتیم، تو کتابخانه هامون هم پر از کتاب های بیشعوری و من یک گوسفند و گوساله و توله سگ و کره بز و خرمگس هستم نیست! یعنی ما کلا کتاب نداریم که بخوایم واسه دکوری بچینیمشون تو کتابخانه و پستشون کنیم تو اینستا! ما گوسفند ها علاوه بر کتابخانه و کتابفروشی و مدرسه، کلانتری و دادگاه و دادسرا و گعععععععشتِ ارشاد و زندان پلیس راهنمایی رانندگی و وزارت جنگ و سازمان ملل متحد و لاهه و یونسکو و یونیسف هم نداریم! یعنی لازم نداریم این قرتی بازی ها رو! خلاصه که ما گوسفند ها اینجور شخصیت های فاخری هستیم. ولی اجازه بدید کلامِ آخر رو نطق کنم. کلامِ آخر یه اِعععععععترافِ تلخه! حقیقتی که تو این 12 سال عمرِ به شدت با برکت و خیر فهمیدم و خودمم متأسفانه دچارش بودم! [ دچارِ داغان نه! با تو نیستم سرِ جدم! ] و الآن تو واپسین لحظاِتِ عمرم که صدای پای کامبیز آقا جلاد رو هر شب قبلِ خواب میشنوم، میخوام اعتراف کنم! ما گوسفند ها خیلی خوبیم، خیلی مفیدیم، خیلی باحالیم و با فرهنگیم، [ نیمی از پشم هایش میریزد ] درست! همه اینا هستیم به فضلِ خدا! ولی اجازه بدید یکی از عاداتِ زشت و غریزیِ خودمون رو هم بگم! ایشالاه که تو شما به اصطلاح انسان ها این خصلت نباشه! ما گوسفند ها هرچقدر هم که بزرگ شیم و قد بکشیم، هیچ جا به اندازه ی یه جا قد نمیکشیم و تو چشم نمیایم! یعنی قد میکشیم که فقط اونجا دیده شیم! اونجا هم جا و مکانِ خاصی نیست! یکی از طویله های لاس وگاس یا ونکووِر نیست، چراگاه های مسکو یا دبی نیست! اونجا زمانیه که میخوایم جفت یابی کنیم! هیچ وقت به اندازه ی اون لحظه قد نمیکشیم! هیچ وقت به اندازه اون لحظه دلمون نمیخواد تو چشم باشیم!
همین دیگه! در آخر هم تشکر میکنم از علوفه فروشیِ باجناق های سازگار، به جز سعیدِ علدنگ و فرید مشنگ، علف هاتون خوب بودن، ولی زیادی تُرد بودن! عرضِ ادبی هم داشته باشم خدمتِ کله پز هایی که بجا کله پاچه ی ما گوسفند ها، کله پاچه ی خر تحویل ملت میدن و باعثِ بدنامیِ جماعتِ زحمت کش و حلال خورِ گوسفند ها میشن! مرسی بعععععععد بدبععععععخت! ممنون تو پاچه کن! خیلی بامرامی عععععععنترِ پلشت! و خب عرض ارادت خدمتِ خانواده ی رجبی!
و درپایان جا داره بگم: بععععععععععععععع!
و اینکه دیروز یه سلفی از نصفِ صورتم گرفتم واسه پروفایل! قیشنگه؟!
- ۹۶/۰۸/۱۹