دور دور های قاجاری
یکی از تفریحاتِ لاکچری و لوکسِ جوانانِ قاجاری، خر سواری بوده! یعنی اشراف زاده ها و بچه مایه های قاجار، افسارِ خرِ ( سوییچ ) پدر ر قرض میگرفتن، تیپ میزدن و روغن و تف و اینا میزدن به موهاشون، میفتن تو مناطق بالا شهر دور دور! شما فرض کن پسره با خر، با سرعتِ زیاد از کنارِ اِکیپِ دخترهای داف و سانتی مانتالِ قاجار،
رد میشده، بعد واسه جلب توجه یه سیخ میکرده تو ... نه ببخشید! اِهِع اِهع! با چوب پشتِ خر را مورد نوازش و ارادت قرار میداده و خرِ بیچاره به ناچار عَر عری از خود بیرون میرانده که حالا اشاره ای به صداهای دیگه ای که بیرون میرانده نمیکنم، خب حالا شما یه بار دگه قضیه رو بررسی کن از اول! یه بچه مایه، یه کینگ، یه شاخ، یه 4 درصدی یا ژن خوب، با خرِ شاسی بلندِ باباش میاد تو بالا شهر دور دور، بعد یه اکیپِ داف میبینه، به لطایف الحیلی عر عر خر در میاد، یورتمه کشان از کنار اکیپ رد میشه! یهو سه تا داف ضعف میکنند! دو تا لال میشن! چند تا هم یه پیچشی به سیبیلشون میدن و سعی میکنن بی تفاوت نشون بدن خودشون و الکی مثلأ هر روز بساطِ ما همینه و با خرِ شاسی بلند واسمون عر عر میکنن و ما خیلی کویینیم و اینا، ولی سه متر از محل نگذشته فشارشون میفته و سیبیل هاشون میریزه، یکی هم از فرداش دچار ریزشِ ابرو میشه! این وسط اون پسره داغانه هم جوگیر میشه و حواسش پرت میشه و با خر چپ میکنه و میره تو باقالی ها! هم خیط میشه و هم داغان! چون نه به هدفِ شومش رسید و به شدت موجباتِ خنده و شادیِ حجره نشینان و داف ها و باقی مردم ر فراهم کرد و هم چون خر بیمه نبوده، باید خسارت باقالی فروش و گاریش ر بده! خودِ خر هم سپر و درِ جلوش کلأ رفته و باید رنگ بخوره! اوضاع مع الأسفی میشه خلاصه! در کل بخوام بگم دور دور های این مدلی از ابتدای تاریخ سرانجام خوشی نداشته!
این بود شرح یک واقعه در توصیفِ دور دور های قاجاری طور و مصائب مربوط به آن!
- ۹۶/۰۸/۰۳
خیلی پست خوشمزه ای بود:)))