یازده دقیقه به هشت
1. هرچی فکر میکنم نمیفهمم، منِ به این داغانی، چرا باید واسه دومین بار، بعدِ حدود هفت ماه، قسمتم شه که بیام مشهد و زیارت؟! خدا جان؟! با منی وجدانأ؟! با پشت سریم نیستی؟! گویا نیستی. خلاصه که دوباره آمدم خدمت امام هشتم، رضا علیه السلام. ولی این بار آمدم که یه سری قول و قرار هم بذارم باهاش. هر بار این درو... نه ببخشید. هر بار این قول و قرار رو با خودم گذاشتم، شکستمش؛ فکر کنم تنها کسی که باهاش بدقولم خودمم. ولی الآن اینجام که به آقا قول بدم. دگه خودش هوامو داشته باشه و منم حواسم باشه که این بار این درو... همون قول و قرار رو نشکنم و آدم شم. دفعه پیش خرس بودم چون :)) امیدوارم آدم شم اینبار.
2. نزدیکیم ها. این چند روز قشنگ چتر شم خانه امام رضا :))
3. راستش من بطور پکیجی دعا میکنم همه رو. درسته دعای ما مثل تفنگ ترقه ای فقط صدا داره، ولی خب اگه بخوام به اسم دعا کنم لطف کنید یه حضوری بزنید تا دعاتان کنم. دعا واسه بقیه برمیگرده به خودمان چون :)) پس پذیرای التماس دعاهای پولی و کارتیِ شما هستم :)) هر دعا متناسب با کَرمتان کارت به کارت کنید به این شماره حساب: ****************
بخت گشایی و قبولی در کنکور و پایان نامه، حداقل 800 تومن، به نیت امام رضا بریزید به حساب :)))
- ۹۶/۰۷/۲۰