نوبل امید و Come Back در دستان با کفایت داداشم
در مواجهه با سختی و شکست های زندگی، مثل برادرِ من باشید. اگه تو مسئله ای شکست خوردید، نا امید نشید. مثل داداشِ من باشید:
وقتی که اینجور، انقدر، در این ابعاد و حجم شکست خوردید و داغان شدید، نرید خود کشی و خود زنی و آمپول هوا و قرص برنج و نهنگ قهوه ای و فول آلبوم مهراب و اینا رو تو دستور کار زندگیتون قرار بدید! دستتون رو بذارید رو زانوتون و یه یا علی بگید [ واسه دوستان آتئیست یا استیون هاوکینگ توصیه میشه ] و دوباره مثل پلنگ مازندران [ یادی کنیم از آقا حسن یزدانی، که تلفیق پلنگ مازندران و میگ میگه ] پاشید و دوباره تلاش کنید و مثل داداش من دوباره شجاعانه مبارزه کنید و:
خلاصه که داداشِ من درسته کوچیکه و نُه سالشه، ولی درس های عمیق و کاربردی ای رو به همه میده. درس زندگی بود همین حرکتش فی الواقع! بیاموزید دوستان که از کفتان نرود!
+ لازم میدونم بگم اصولا به این قرتی بازی ها که با بچه آروم و شُل بازی کنید و هواشو داشته باشید و دسته رو ول کنید و روحیه ش لطیفه و گناه داره و طفل معصوم رو انقدر گل نزن و این چیزا اعتقادی ندارم! معتقدم بچه از همون اول باید رو پای خودش واسته و داغان شه تا در بزرگسالی تحمل شکست های داغان تر رو داشته باشه! به هر حال من به این سوسول بازی های روانشناسانه اعتقادی ندارم! مشخصه دگه؟!
++ وقتی پرسپولیسی ها از Come Back واسه بازیِ برگشت با الهلال حرف میزنن، ناگهان یه چنین پستی به ذهنم خطور میکنه! الله اکبر!
+++ من چلسی ام!
- ۹۶/۰۷/۱۴