توهمِ فاسد شده
شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۱ ق.ظ
هر صبحدم
به امیدِ بارداری
آسمان انگشتِ بلندِ طلوع را در حلقش فرو میبرد
تا که شاید باردار شده باشد
تا که شاید روشنایی را عُق بزند و این، نشانه ای شود برای زایش
زایشِ خورشیدِ حقیقی
ولی خودِ آسمان هم خوب میداند، بارداری به تنهایی و با الاجبار نمیشود
بارداری و زایش، جفت میخواهد
ایمان میخواهد و آرمان
آسمان جفتِ مشروعش را پیدا نکرده،
توقعِ زایشِ نور دارد
آه
چه توقعِ سیاهی
او خوب میداند این خورشید های لعنتی
این زرده تخمِ مرغ های نورانی،
خورشید نیستند
نیمه نطفه هایی هستند که آمیزشِ نامشروعِ آسمان با ابرهای تیره، باعثِ تولدشان شده
این لعنتی ها خورشید نیستند
این ها توهم اند
توهمِ طلوعِ دوباره ی خورشید
توهمِ روشنایی
توهمی که بوی گندِ تخمِ مرغ های فاسد را میدهد
این ها همه توهم اند
توهم...
توهم...
توهم...
[ از سری تخیلاتِ پسرِ تاریکی ]
+ پستِ قبل
- ۹۶/۰۵/۰۷