میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر... عکسنوشت: آره رفیق.
آره ولی خب بهتره اهمیت ندیم بهش. البته بد برداشت نشه ها! منظورم اینه که بهتره امنیت روانیمون رو حفظ کنیم، چون «احساسِ ناامنی» به اندازه ی خود «ناامنی» برای کشور خطرناکه.
مشکل مردم ما این که خارج گود تو امنیت و آرامش واستادن، فقط یه چیزایی میبینن و میشنون بعدم مثل تحلیل گر ها حرف میزنن و قضاوت میکنن بر اساس اون دیده ها شنیده هاشون.
ما هم فقط در جوابشون یه چیز داریم بگیم: احساس سوختن به تماشا نمی شود آتش بگیر تا که ببینی چه میکشم...
نیم ساعتی میشه آمار شهدا رو شنیدم واقعاً هنگ کردم. اهل درد بدجوری این غمو چشیدند بدجوری. یادیم بکنیم از کسایی که امنیت داشتنو به مسخره گرفتند!! از کسایی که مدافعین حرمو مسخره کردند! یادی از برادران اهل مذاکره مون کنیم تا ببینیم ایندفعه میتونن قضیه رو با مذاکره فیصله بدند؟ کاش مرد باشند و بازم ویدئوشونو منتشر کنند و بگن چطوری با این بی شرفای تروریست مذاکره میکنن! نوادگان کوروش، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران گویاها کجان؟ نمیدونم چهارشنبه بودن امروز، بعضیا رو یاد چیزی نمیندازه؟
ای کاااااااااااش به جای این 12 نفر، اون کسایی که با وقاحت تمام مدافعین حرمو و امنیت رو مسخره کردند، به درک واصل شده بودن...