ماهِ مبارکِ رمضان
جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۰ ب.ظ
همیشه دو ماه واسم خاص و ویژه بوده و هست، ماهِ محرم و ماهِ مبارکِ رمضان! اولی رو عشقِ امام حسین و اهلِ بیت و یارانش خاص میکنه، دومی رو عشقِ به خدا و اطاعتِ عاشقانه از دعوتش! خیلی از مواقع به این که چرا به ماهِ رمضان پیشوند مبارک اضافه میکنند فکر میکردم و بالاخره هم بهش رسیدم! به نظرم مبارک بودنش از چند وجه شکل میگیره. ما 11 ماه بدونِ در نظر گرفتنِ هیچ محدودیتِ خاصی میخوریم و میخوریم و میخوریم، این خوردن هیچ محدودیت و ویژگیِ زمانی و حسیِ خاصی نداره! هیچ عیبی هم نداره. خدا خودش گفته بخورید و بیاشامید، خوب و با کیفیتش رو هم بخورید، فقط اسراف نکنید! 11 ماه به همین وضع میگذره و میرسیم به ماهِ مبارک رمضان! ماهی که همه چیزش فرق میکنه. دیگه نمیتونی هروقت هرچیزی خواستی بخوری و بیاشامی! خدا واست وقت و موقع برنامه ریزی کرده! خواب و خوراکت برنامه داره! حس و حالت متفاوت میشه با ماه های قبل اگه درکش کنی! تو این ماه انتظار رو یاد میگیری! پایِ سفره ی افطار که میشینی منتظری که خدا با اذانش، مهرِ تأیید بزنه به اطاعتت، به عاشقیت! تو گرسنگی و سختی میکشی و تحمل میکنی که به هدفِ مقدست برسی! چه چیزی بهتر از تأیید و تشویق و رضای خدا؟! شک نکنید خدا مدیون کسی باقی نمیمونه! تو این ماه یاد میگیری دروغ نگی، غیبت نکنی، ناسزا و حرفِ نادرست نزنی و توهین نکنی. یاد میگیری اون قرآنِ رو طاقچه واسه دکوری نیست، مخصوصِ مراسم ختم و مسجد نیست! میفهمی که حواست به همه ی رفتارها و حرف هات باشه که دلِ کسی نشکنه، مبادا باعثِ بغض و گریه ی کسی بشی! تو این ماه میفهمی همیشه فرصت واسه برگشتن هست. برگشتن به عقب هیچ وقت خوب نیست، مگر یک جا و اون جاییه که خدا رو جا گذاشتی تو مسیرت! خدا رو که جا بذاری، مثلِ رفاقت های امروزی نیست که بگه رفتی به سلامت یا برو به درک یا تو نشدی یکی دیگه، نه! خدا صدات میزنه! بلند صدات میزنه که رفیق! تا هرجا و هر عمق و سطحی که رفتی تو باتلاقِ گناه و اشتباه، ببین من رو! فراموشش میکنم، تو هم فراموش کن! من اینجا منتظرتم که بیای! میبینی آغوشم رو؟! میبینی درهای بازی که قفل شده بودن؟! منتظرِ چی هستی رفیق؟! برگرد و حس کن گرمای آغوشم رو! خودت که میبینی چقدر هوای این دنیا سرد شده، خودت که میبینی چقدر تاریک و سیاه شده این مسیرِ لعنتی! چرا داری میلرزی؟! بیا و تموم کن این لرزش و لغزش ها رو! بیا و ببین چطوری راه رو واست روشن میکنم. بیا و حس کن گرمای آغوشم رو!
میبینید؟! این ماه بسترِ چنین اتفاقاتِ شیرین و لذت بخشی فراهم شده، بستری که باعث میشه واسه چند ساعت در روز، طبقِ برنامه ریزی خدا پیش بری و باید یادمون باشه که این ماه یه تلنگره واسه کلِ سال! دروغ و توهین و غیبت و دل شکستن و حرام خواری و کم فروشی و همه ی این آلودگی های روحی، مختصِ این ماه نیستن که حرام و گناه و اشتباه باشند، خدا داره تلنگر میزنه که فلانی! اینا رو یادت باشه! این برنامه ریزیِ منه! این چیزی که من میپسندم!
واسه پایانِ این پست هم به چند تا کلمه اکتفا میکنم:
سحری - انتظار - سختی - گرسنگی و تشنگی - انتظار - سفره ی افطار - دورِ همی - خرما - فِرنی - آشِ رشته - حلیم - خرما - زولبیا و بامیه - انتظار - ربنا [ ترجیحأ استاد شجریان ] - اذان [ ترجیحأ مؤذن زاده ] - عشق - خدا و خدا و خدا
+ امیدوارم آدم شم...
- ۹۶/۰۳/۰۵