Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

توصیه ای در بسترِ یک خاطره ی نیمه واقعی

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۶ ق.ظ
امشب میخوام یه توصیه کنم بهتون! اینکه هیچ وقت با من فیلم نبینید! البته میدونم احتمالش از فاسد شدنِ عسلم هم کمتره! عسلم اون عسلی نیست که فکر میکنید ها! اون دختر همسایه مون نح! اونو خوشم نمیاد ازش اصولأ! کلأ باهاش حال نمیکنم. چون خیلی کم پیدا شده و نمیاد بیرون و نمیبینش تو محله! البته اینکه کلأ چنین شخصی تو محله مون نیست هم بی تأثیر نیست! واقعأ چرا نباید چنین عسلی تو محله ی ما باشه؟! فقط باید واسه بقیه باشه؟! اصن بگذریم! داشتم میگفتم! هیچ وقت با من فیلم نگاه نکنید! مخصوصأ اگه کمدی و خنده دار باشه! چون به شدت سلامتی تون در خطر میفته و من به شخصه مسئولیتِ قتلتون رو به گردن نمیگیرم که هیچ، پول هم ندارم دیه بدم به خانواده تون! حالا میپرسید چرا؟! شایدم نپرسید! ولی جانِ من بپرسید خیط نشم :/ خب خواهش نکنید حالا! میگم! واسه اینکه تفهیم شه، براتون این قضیه رو با یه خاطره توضیح میدم که میتونه اصلأ اتفاق نیفتاده باشه! البته افتاده ها! ولی خب اینکه کجا بماند!
شما فرض کن من و پسر خاله و پسر داییم تو هال هستیم و قراره فیلم ببینیم! یه فیلمِ کمدیِ خیلی خنده دار! حالا شما خنده دار ترین کمدی ای که دیدید رو تصور کنید و بیارید بذارید تو این خاطره. من وسط نشستم و پسر خاله سمتِ چپم دراز کشیده و پسر دایی سمتِ راست به همراهِ من تکیه داده به پشتی! خب فیلم شروع میشه:
تیتراژِ ابتدایی پخش میشه:
من: آرام روی شانه ی سمتِ چپِ پسر دایی میزنم و میگم: امیر شروع شد!
امیر: کجا شروع شد باباع! تازه تیتراژه! بزن جلو حوصله ندارم! [ پفک میبلعد ]
میزنم جلو تا به شروع فیلم و وقتی شروع میشه فیلم:
بنده: دوباره ولی یه خورده محکم تر رو همون شانه میزنم و میگم: امیر دیگه شروع شد ناقوسأ! ببین!
امیر: خا بابا! زدن نداره که! [ پفکی دیگر میبلعد ]
لحظاتی از فیلم میگذره و میرسه به یه سکانسِ تقریبأ خنده دار:
من هستم: بر روی رانِ پایِ سمتِ راستِ پسرخاله میزنم: میخندم و میگم دیدی چه باحال بود؟!
پسر خاله: پوزخند میزنه: آره آره! خوب بود. [ تخمه در زیر دندان می اندازد ]
چند لحظه میگذره و میرسه به یه صحنه ی خنده دار تر:
بلند میخندم و میبینم پسر دایی هم داره نمیخنده! محکم میزنم پشتِ کمرش و درحالی که دهانم از خنده بازه میگم; دیهانش صاف! چقدر باحال بود! 
پسر دایی درحالی که پوکر طور زل زده تو تخمِ چشمم: باشا بابا. باحال بود. پشتم درد گرفت چلغوز! بخند فقط! نزن!
میگذره و میرسه به یه دیالوگِ خیلی خنده دار:
درحالی که با دستِ راست میزنم پسِ گردنِ پسر دایی و با پایِ چپِ زانوی پسرخاله رو مورد نوازش قرار میدم هار هار هار میخندم و میگم: خیلیییی خوب بود بچه ها! خداییش دیدین؟!
پسرخاله درحالی که زانوش رو گرفته: نه ندیدیم! من تو بالکن داشتم لباس آویز میکردم، امیرم دسشویی بود داشت ... بیمار! نزن! درد میگیره! درد!
پسردایی هم پسِ گردنش رو میماله و لبش رو گاز میگیره فقط!
میگذره و میرسه به یه صحنه ی به شدت خنده دار و باحال:
درحالی که پسر خاله و پسر دایی با یه حالتِ مشکوک و کارآگاه مرداک طور خیر شدن به دست هام، یه نگاه به چپ، یه نگاه به راست، بالشِ روبروییم رو میگیرم و پرت میکنم طرفِ پسر خاله، تو همون وضع، با آرنج میزنم تو کلیه ی چپِ پسردایی و قار قار قار میخندم به فیلم!
صحنه تموم نشده از چپ یه لگد میاد به سمتِ طهالم که جا خالی میدم و از یمینم یه مشت میاد تو غدد فوق کلیویِ چپم که جا خالی میدم، ولی فایده نداره و غدد فوق کلیویِ چپم مورد لطف قرار میگیره! 
میگذره و میگذره و سکانسِ پایانی:
درحالی که زیر چشمِ راستم کبود و هر دو کلیه م به فنا رفته و دیالیزی شدم، درحالی که آرواره هام ترک برداشته، دهانم رو که چهارتا از دندان هام ریخته و سه تاشون لق شده باز میکنم و می خندم و سینه خیز خودم رو میرسونم به کبدِ پسر خاله م و با کله میزنم روش و همونطور خنده کنان خودم رو کِشان کِشان میرسونم به ستونِ فقراتِ پسردایی و با قوزکِ پام سعی میکنم مهره ی سه از پنجش رو کج کنم و بلند بلند عربده میزنم از خنده و درحالی که روی زمین افتادم، اشهدم رو زمزمه میکنم و پسرخاله م رو با چنگال و پسردایی رو با ظرفِ میوه خوری میبینم که سمتم میان و...
تشویقِ ایسلندیِ حضار :|
با من فیلم نبینید آقا! فانوسأ قدرِ جان و مال و ستون فقرات و کلیه و طهال و کبد هاتون رو بدانید! 
  • ۹۶/۰۳/۰۲
  • Neo Ted

نظرات (۴۵)

فک کنم این وسط این جون شما بود که بیشتر به خطر افتاد تا اون دوتا :/ 
.
آدم مگه قار قاار میخنده ؟! :| این صدا کلاغه نه خنده که :/ 
پاسخ:
من ضرباتم رو زدم :/ راضی بودم از خودم :))) بقیه ش مهم نیست :))

یه حدی از خنده س واسه ما خرس ها :)))) 
(:
پاسخ:
:/
ما هم یه فامیل داریم اینجوری خاطره تعریف میکنه😐😂

پاسخ:
چوجوری؟ 😒😄
شما را چه شده؟! :/
پاسخ:
خودتان را چِح؟ :/ 
(: اینجوری رو نمیفهمم ینی چی! یه جورایی مشکوکه :/ :))
از (: زیاد استفاده میکنم واسه تنوع! همون :) هست...
پاسخ:
آها

گفتم یبار بجای این که بگم خیلی خوب خوب بود کلی خندیدم روحم شاد شد معده دردم فراموشم شد و از اینجور چیزا خیلی مودب فقط لبخند گذاشته لایک زده و بروم :))
پاسخ:
نح! همون قدیمیا بهتره :))))

بجای خیلی خیلی خوب تایپ شده خیلی خوب خوب :/
خدایا! خودت رحم کن!
پاسخ:
:)))))
خدایا توبَح 
همون تشویق ایسلندی که البته نمی‌دونم چطوریه :/
پاسخ:
فوتبالی نیستیدا :/ خیلی باحاله!
  • خانومِ حدیث :)
  • فک کنم مُرده شدین منتها داغین نمیفهمین  :دییی
    پاسخ:
    توی توهمم :/ :))
    نه زیاد :/
    خب الآن سرچ کردم فهمیدم، خوبه، همون!

    پاسخ:
    :| 
    تنهایی ک نمیتونید :)))
    خیلی خوب بود خندیدم پسرم :)))
    فکر می کنم بتونی رمان نویس خوبی بشی.
    پاسخ:
    نوشِ جان مادر :)))
    فکر نکن! مطمئن باش :))))))) 
    بابای منم اینجوریه!به حدی که اگه در دسترس نباشی برای کتک زدن پا میشه میدوه دنبالت تا بزنه بالاخره!و جالب تر اینکه هی همش شوخی موجود در سکانس رو توضیح میده و فک میکنه فقط خودش گرفته چی به چیه!
    با منم نباید فیلمی که من قبلا دیدم رو دید.
    اینجانب خدای اسپویل کردنم اصلا.
    پاسخ:
    لازم شد یه فیلم با پدرتون ببینم پس :)))))
    رویا میدونه دست بزن دارید؟؟:)):/
    پاسخ:
    اوهوم! در جریانه :))))

    خب بقیه‌ی افرادی هم که از این پست خوششون اومده همکاری می‌کنن دیگه! :)
    پاسخ:
    اوه :))) هماهنگید
    خخخخ خیلی باحال بود... شما آقایون کلا همینطوری هستین.. براتونم فیلم و فوتبال یا انواع و اقسام بازیها فرقی نمی کنه.. انگاری حتما باید اون چک و لگده باشه.. اینجوری به تنتون نمی چسبه : )))))))
    پاسخ:
    ما اصولأ خیلی باحالیم :)))
    من همیشه با دیدنِ کامنتِ یه نفر توی وب تون خوشحال میشم! یجورایی حس میکنم خودِ منه :)
    پاسخ:
    بدبخت کی هست؟ :)))))))))
    کی؟ به من بوگو حوایی؟
    بدبخت؟! :///
    میرود و دیگر پشتِ سرش را هم نگاه نمیکند...
    پاسخ:
    :))))))
    پفک میبلعد :))))
    یه شیر عسلِ دیگه بودید حالا :)))


    رینک بوکس شرف داره به اتاقی که توش فیلم میبینید، فانوسا راست میگم :))
    منم میخام یه چیزی رو توضیح بدم عملا نشون میدم، مثلا اگه براتون تعریف کنم که تد ندیدین فلانی چطور با لگد زد پای اون یکی فلانی رو شل کرد، یحتمل حین تعریف یه پاتون شل شده :))
    پاسخ:
    :))))) رینگِ بوکس امن تره

    اوه :))))))
    گفتم در جریان باشید :)))
    پاسخ:
    ممنانم :))
    اینقدر پفک نخورید ضرر داره! سیب بخورید :))

    @ محبوبه
    مشخصه دیگه :دی
    پاسخ:
    سیب واسه حوا و آدم هاس! من خرسم :)))))
    چطوری خرس کلاغ صفت؟
    قار قار بخند عمو ببینه
    پاسخ:
    مگر دکتری دخترِ داغان صفت؟ :)))))

    هار هار هار و هار :/ اندکی خندیدیم :))))))
  • 🍁 غزاله زند
  • کُشته میدین پس! :)) آروم‌تر،یه فیلمه دیگه..بخدا ارزشه این کتک‌کاری‌ها رو نداره! 😅
    پاسخ:
    راه نداره اصن :))
    @حوایی
    نه جدی مشخص نیست! 
    بیا خصوصی بوگو : )
    اونوقت پفک واسه خرس هاست؟! :/
    پاسخ:
    پ چی :/
    درضمن چرا هردو فامیل مادری بودن هان؟؟ من باز معترض ام.(آی عم مدافع حقوق باباها)
    چرا پسر عمو نه؟؟ چرا پسر عمه نه؟؟ ها چرا؟؟
    یه دور هم اونا رو بزنید خب :)
    پاسخ:
    :))))
    ان شاءالله فیلم های بعدی
    @ حوا
    عَخــــــــــــــــی ناز بشی حوایی :)
    یخ در بهشت هم میتونید بخورید :)

    @ محبوبه
    :))
    پاسخ:
    اونم میخوریم :)) مهمان کنن دوستان البته :)))
    فک کنم شما تنهایی فیلم ببینید چندان حال نکنید
    کی رو بزنید اون وقت خب!!!توضیحم بدید هی:)))
    پاسخ:
    اصلأ حال نمیده :))))
  • گلبول سفید
  • کى بیام فیلم ببینیم؟ D:
    پاسخ:
    تنت میخاره پس :))))
    سعی کن خودتو کنترل کنی یه فیلم دنیوی که ارزش این همه ضرب و شتم نداره:)))
    ولی انصافا خودت ۱۰۰ برابر بقیه کودک خوردی فقط به روت نمیاری ها:))
    یاعلی

    پاسخ:
    تخلیه هیجانی میشم بابا :))))
    کودک خوردم؟ کودک خوارم؟ :)))
  • شـمـلـ ـیا
  • آبجی من دقیقا اینطوره

    وللی من با همون ضربه اول که میزنه از خجالتش درمیام :)))))))
    پاسخ:
    چقدر خشن :/ :))))
  • آندرومدا :)
  • من یه بار خیلی شدید خندیدم عض رو ثندلی عفطادم :) عمیق ترین خنده عمرم بود :\۰
    پاسخ:
    یه روز بخاطر غلط املایی هات میکشمت :))))))
    شک نکن من یکی کنارم مثه تو ادا دربیاره قید فیلم میزنم و یه فصل کتک میزنمش حسابی:|از دندونامم شاید استفاده کنم
    پاسخ:
    شک نکن یکی مثل من آب از سرش گذشته :|
    تشویق ایسلندی! :))
    پاسخ:
    :))
    0_o
    پاسخ:
    وات؟! حرفتو بزن محمد رضا :)))
    اون بندگان خدا چه گناهی دارن که تو هیجان زده شدی اخه؟:))
    خا همون کتک منظورم بود.:))
    لامصب گوشیم خودش اصلاح میکنه برا خودش:))
    یاعلی
    پاسخ:
    بالاخره فامیل باید یه جا به درد بخوره دگه :))))

    :)
    اگر بهشت توی راهروی پست قبل بود
    لابد جهنم فیلم دیدن با تو تو این پسته
    پاسخ:
    بدتر :)))
    خداییش خیلی خندیدم ولی خوب شد من اونجا نبودم وگرنه همتونو ضربه فنی می کردم
    چون اعصابم نمیکشه از این حرکتا ببینم وقتی فیلم نشون میده باید سکوت حکم فرماشه
    پاسخ:
    برو باباع :))) قطعأ کتک میخوردی :))
  • گلبول سفید
  • من خودم خاروننده ام تِدم!😎
    پاسخ:
    برو بچه! برووووووع! به ما نمیخوری!
  • آسـوکـآ آآ
  • خدا رو شکر که تا این حد احتمال فیلم دیدن با شما پایینه :D
    پاسخ:
    نماز شکر فراموش نشه
    :|

    ولی اگه فیلم اکشن بود می‌تونید بهشون بگید می‌خوام سه بعدی تصورش کنی. 
    همین مصیبت‌ها رو باید رفت شهربازی اِن تومن خرج کرد تا قدرشو دونست. والاع :)

    ولی فیلم کمدی آخه :|
    پاسخ:
    امکانات محدوده دیگر :|
  • علی اسفندیاری
  • این فیلم کمدی بود ازین کارا کردین.... 
    کنجکاوم بدونم اگه فیلم اکشن بود چیکار میکردین؟؟؟؟ 
    پاسخ:
    بیا امتحان کنیم :)))))
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • چه ترسناکین شما!!!
    پاسخ:
    😎😎
  • نیمه سیب سقراطی
  • توی خوابگاه داشتم با یکی از دوستان نترسم (!) فیلم ترسناک میدیدم ، مسلما شب بود و چراغم خاموش بود، یعنی با هر صحنه ی ترسناکی این بشر شپلق محکم میکوبید به من که یا خدااا یا ابرفض یا علی یا امام حسین :))) 
    پاسخ:
    :))))))
    از آشنایانِ من بودن حتمأ

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی