Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

تِد تنها در خانه

جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۸ ب.ظ

سه روزی هست که تنها هستم. خانواده به شهرستان رفته اند و منِ بی نوا به خواست خود، در خانه ماندم تا خیرِ سرم، درس بخوانم! 

تنهایی همیشه برای من لذت بخش بوده و هست و شایدم خواهد بود! این که میگویم شاید، یعنی شاید روزی برسد که دیگر تنهایی مسکِّنِ درگیری های ذهنی و دردهای همیشگی ام نباشد. باید خیلی احمق باشم‌ که مسکِّن را دَوا بدانم!  شاید روزی برسد که بجایِ مسکن، مرهمِ دردها و‌ زخم هایم، چیزی جز تنهایی باشد که گفتم! درمان نیست؛ فقط سِرم میکند؛ چیزی مثلِ یک عاشقانهٔ دونفره که کاری کند حالم از هرچه تنهایی هست بهم بخورد؛ درست بر خلافِ الآن که از هرچیزی جز تنهایی، حالم بهم میخورد!

تنهایی همیشه مزیت های خاص خودش را برایم داشته و دارد؛ که در ادامه برایتان شرح میدهم.

به نظرم هرکسی از تنهایی اش یک جور استفاده میکند. طبقِ معمولِ زندگی ام، با بقیه کاری ندارم که چه میکنند؛ چون هر شخصی تفکر و عقایدِ خاصِ خودش را دارد؛ مثلا به من چه که طرف وقتی تنها میشود، هنوز خانواده اش از شعاعِ پانصد متریِ خانه دور نشدند، مقدماتِ برگزاریِ پارتیِ شبانه را فراهم میکند؟ یا به من چه که هنوز عرقِ تنهایی اش خشک نشده به دوستِ غیر همجنسش تماس میگیرد که:« فلانی! خانه تنها هستم، پاشو بیا عشق و حال کنیم.»

طبیعی است که عشق و حالِ هرشخصی با شخصِ دیگر متفاوت است؛ بطور مثال اوجِ عشق و حالِ بنده در تنهایی قدم زدن و لم دادن با شلوارک است؛ چون درحالت عادی از پوشیدن شلوارک معذورم! و یا بصورتِ بچه ابتدایی طور، بر ر‌وی شکم دراز کشیدن و تلویزیون دیدن به انضمامِ حرکاتِ ناموزونِ پا که بطور ناهماهنگ عقب و جلو میشوند است؛ درست مثل زمانِ کودکی و وقتی که مشق مینوشتم!

و یا وصل کردنِ لپ تاپ به تلوزیون و چند دست PES17 بازی کردن و لذت بردن از پیروزی های فیک! با صدای بلند موسیقی گوش دادن و همراهش خواندن و یا اجرایِ کنسرتِ تک نفرهٔ اوپرا در حمام هم خیلی جذاب است. همهٔ این ها در کنارِ هم خانه را برایم به یک مدینهٔ فاضله مبدل میکند! تگزاس هم میتواند باشد؛ بس که آزاد و خودمختارم!

البته نمیتوان از غذا درست کردن و سفره پهن کردن و جمع کردن و شستشویِ ظرف ها که سوهانِ روح و روانم هستن گذشت و نگفت که این ویژگی های منفی را هم دارد؛ ولی قابل تحمل هستن!

ولی تنهایی آنجایی فوق العاده میشود که به جنگ علیهِ هیولایِ درون میپردازم. جایی که این نبرد را با گوشت و پوست و استخوانم حس میکنم. از دور که به قضیه نگاه میکنی، فقط خودت هستی و خودت؛ ولی وقتی به بطنِ ماجرا رسوخ میکنی میفهمی خودت هستی و خودت هستی و خودت هستی و خودت های دیگر! این خودها همه منتظرِ لحظه ای هستند که تنها گیرت بیاورند تا نشانت بدهند در مدتی که تنها نبودی، چقدر بر عطشِ جنگ طلبی شان افزوده شده؛ مانندِ انبارِ باروتی هستند که منتظرِ جرقه ای به اسم تنهایی هستند تا قدرتِ آتش بازی کردنت را بسنجند! امان از وقتی که این خودهای آنقدر قوی و تشنهٔ آتش شوند که با هیولایِ درونت تبانی کنند و آنقدر قوی و شکست ناپذیر شوند که به معنای واقعیِ کلمه، به زمینِ گرم بزنندت! زمینی که آتش گرفته و دیگر توانی هم برایت نمانده که خاموشش کنی!

تنهایی مثل یک دارو عمل میکند؛ در این مورد پزشک میشوم و هر چند وقت یکبار یک تنهایی برای خودم تجویز میکنم و خودم و خودم و خودم های دیگرم را به چالش میکشم تا به هیولایِ درونم بفهمانم، خودم‌ هایم، تحتِ فرمانِ من هستند؛ بیخودی رویِ تبانی با آن ها حساب باز نکند!

+ کلمات را نشکستیم میرزا جان :)

  • ۹۵/۰۹/۱۲
  • Neo Ted

نظرات (۲۱)

  • مجتبی مطوری
  • من شبانه روز سرما گرما مهمون بیاد نیاد با شلوارکم عصن شلوارک عشق من است😂
    پاسخ:
    وجدانا من روم نمیشه :)))
  • محمدرضا عاشوری
  • وبلاگ خوبی داری. وقت کنم بیشتر مطالبتو میخونم. موفق باشی
    پاسخ:
    مچکرم
    سلامت باشی!
    تفریحاتتان در تنهایی بسیار جالب بود :)))) 
     دوساعتی هم محو خواندن جمله ی " فقط سرم میکنند" بودم -_-  مدام با خود  میگفتم "چی؟! یعنی چی -_-" ؟! 
    :)
    ما نیز کلمات را نشکستیم :)
    پاسخ:
    قابل شما را ندارد  :))
    سِر یعنی بی حس :)) خیر سرتون قراره پزشک‌مملکت هم شید :)))
    درود بر شما :))
  • آرزو ﴿ッ﴾
  • خیلی جالب توصیف کردین اونجاهایی که درباره‌ی خودتان‌های متفاوت خودتان بود !
    اصلا از همون اول با خودم گفتم حتما شما هم دارین به حرف جناب میرزا عمل می‌کنین .

    پاسخ:
    جالب خوندید :))
    یه میرزا ک بیشتر نداریم : )
    سلام تد عزیز
    تازه داشتم از متن زیبات لذت می بردم و خواستم یه تشکر ازت بکنم که رسیدم به آخر متن و...
    لطف داشتی اول در حق خودت و بعد من. قلمت بسیار شیک و شیرین چرخیده و امیدوارم همینطور چرخش برات بچرخه تدِ عزیزتر از جانم :)
    پاسخ:
    سلام
    خیلی ممنون که خوندید : )
    والا حس کردم به حرفتون گوش کنم بهتره کلا : ))
  • 👒فیـــــروزه بانـــــو👒 :)
  • اصلا شلوارک پوشش ِ
    توصیه شده است😂😂
    منم وقتی تنها میشم بتمن
    بازی میکنم یا باب اسفنجی
    نگاه میکنم😁خدایی میدونم خیلی
    داغونم نیاز ب یادآوری نیس😆
    پاسخ:
    حتی تو بعضی کتبِ روانشناسی هم ذکر شده پوشیدنش واسه آرامش بخش بودن :)))
    اول که اللهم اشف :))) دوم بتمن بازی رو میشه بشکافی؟ :)))
    تنهایی همینش خوبه که راحتی با خودت :)
  • خانومِ حدیث ^_^
  • اصلا تنهایی بر هر درد بی درمان دواست  :))
    پاسخ:
    نه هر دردی ؛)
    تنهایی فقط اونجاش که انقدر صدااهنگ زیاد میشه که همسایه زنگ میزنه میگه بزن بعدی:) اینکارا رو کردم که میگما:) البته همبرگر سوزوندن در تنهایی هم صفایی داره:دی
    پاسخ:
    دومی واسه ما پسرا طبیعیه! ولی واسه شماها نوچ نوچ :))
    ما که دائم التنهاییم که چه خوشیم پ!
    پاسخ:
    بستگی داره چجوری تنها باشی :))
    چقد جالب ... 
    اینجوری که شما از تنهایی تون تعریف کردین،  مشتاق شدم احوال تنها نبودناتون رو هم بخونم ... اصلا شاید درمورد تنها بودن و نبودن خودم بنویسم یکم روش فک کنم ...
    خیلی خوبه ی سری قانونا و کارا صرف تنهایی باشه مثلا برا شما پوششتون .. 
    مسکن باید موقت باشه ، درمان ثابت و همیشگی تجویز میشود :))
    پاسخ:
    ممنون ک خوندید : )
    احوال غیر تنهاییم رو هم شاید نوشتم : )
    درمان رو هم گفتم ک :))
  • 👒فیـــــروزه بانـــــو👒 :)
  • لپ تاپ وصل میکنم
    ب تلویزیون بعد بتمن آرخام نایت
    بازی میکنم😁😁😁
    پاسخ:
    حیف دخترید :))) حیییف :))
  • حسین مداحی
  • حال کردم از این هم اشتباه بگیرم.
    ببین توی خط سوم که نوشتی «شایدم» باید بنویسی «شاید هم» اینجوری که تو نوشتی شده شکسته. گفتم که بدونی حواسم بهت هست.
    پاسخ:
    :|||||||||||||||||
    :)))))))
    در کل بخوام بگم دهان و کلیهٔ چپت :)))

  • ابو اسفنج بلاگفانی
  • لطف داری. و برو خوشحال باش که تنهایی هات رو به شکل خوبی میگذرونی.
    پاسخ:
    شما؟
    بجا نیاوردم :)))
    الان این تشویق بود دیگه :)) انگیزه حتی!
    ما نیز همیشه تنهاییم :|
       تنهایی هم عالمی داره...
    اگه به مرز جنون نرسم تنهایی رو دوست دارم...
    پاسخ:
    شمل کنکوری هستید خب :)) طبیعیه درحال حاضر!
    عالمش خیلی غریبه :)
  • ɐɹɐɓol •_•
  • دیگه حس پوکر گذاشتنم ندارم...
    پاسخ:
    فکر کنم آخراتونه دیگه :))
    من هر روز تا ساعتای هشت تنهام البته به غیر از روزهای تعطیل و این تنهایی رو با هیچی عوض نمیکنم اصن یه آرامش خاطری آدم داره وقتی تنهاست :)
    هرکار دلت میخواد میکنی هیچکی هم نیس بهت گیر بده :))
    پاسخ:
    پارتی ک راه نمیندازید؟ ؛))))
    ((-:دی: این کارایی که شما تووقت تنهاییتون میکنیم ما وقتی خونه شلوغه میکینیم (ایموجی عینک روی چشم )
    پاسخ:
    همانا از رستگارانید :)))
    خودت های دیگر هم ترسناکه به حدی که شبی اگه لامپارو خاموش کنم یادش بیوفتم سکته رو زدم:دی
    هم ناراحتت کننده و دلگیر:)
    پاسخ:
    اینجوری دیگه خیلی خوفداره :))
    خیلی غریبه...
    تنهایی من ربطی به کنکور نداره... من همیشه تنها بودم!
    پاسخ:
    اها
    گرفتم!
    خاک تو سرت 
    تو این موقعیت فقط باید حونه رو مکـآن کرد :))))))
    میشینی PES بازی میکنی ؟! چند نفری که مزش بیشتره :دی
    پاسخ:
    خیل ممنونم از این شارش لطف :||
    استغفرالله :)) تسبیح من کجاس؟
    بی صاحاب خیلی حال میده :)) شما چند نفرشوجور کن! بشینیم بزنیم :))
    استغفرالله برادر پارتی چیه دیگه؟! من که نمیدونم در مورد چی دارید حرف میزنید؟! 
    پاسخ:
    دعا کمیل برگزار میکنید یحتمل :))