Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

روزانه نویسی رو به حاشیه نویسی!

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۱۰ ب.ظ

اول کار نوشت:این نوشته مخاطب خاصی نداره و نظر و عقیده ی شخصیِ نویسنده س!

لطفأ به دل نگیرید!


همیشه برخلاف نظر خیلی ها که میگفتن و میگن روزانه نویسی تو وبلاگ هیچ فایده ای نداره،معتقد بودم و هستم اینطور نیست و از دل خیلی از روزانه نویسی ها میشه خیلی نکات مهم و با ارزشی برداشت کرد!

ولی خب چند وقتیه دیگه اینطور روزانه نویسی کم شده و درحال انقراضه!حداقلش من تو خیل عظیم وبلاگ هایی که سر زدم،چنین چیزی خیلی کم شده که بشه از روزانه نویسیِ شخصی،چیزی یاد گرفت!

البته نه که نشه چیزی فهمید،میشه!

مثلا میشه ساعتِ کلاس های ویولون و گیتار و شنا و ایروبیک و زومبا و نقاشی و زبان رو از توی این روزانه نویسی ها متوجه شد!

یا حتی میشه کل کل ها و دهن به دهن گذاشتن های فرد بلاگر با معلم زبان و سخت گیری هاشو فهمید!

یا حتی میشه فهمید رنگ لاکِ روزِ بلاگر چه رنگیه و کی و واسه چی ازش استفاده کرده و حتی کی واسش زده!حتی این آپشن رو هم در اختیار داری که در مورد رنگ لاک و این که به طرف میاد یا نه،نظر بدی!خیلیه ها!اسم عطر و ادکلن و اینا هم ک بماند!

به همینجا ختم نمیشه قضیه!میشه فهمید در چند روز گذشته،بلاگر چند عدد سوسک رو کتلت کرده و عکس سوسک رو از نواحی مختلف هم ببینی و لذت ببری!

حتی میشه نوع بستنی و نوشیدنی نوش جان شده ی بلاگر رو در طول هفته فهمید و از تجربه ی شهربازی رفتن بلاگر هم استفاده کرد!


تجارب خیلی مهمی هستن در نوع خودشون ها!اینکه من بخوام لاغر کنم کدوم باشگاه برم،یا رفتم بستنی فروشی چی بخورم؟یا رفتم شهر بازی کدوم وسیله رو برم خیلی اهمیت داره دیگه!دیگه حرفی از تجربه ی کتلت کردن سوسک و نحوه ی خریدِ گرون قیمت ترین مانتو و شلوار و تیشرت های خفن هم چیزی نمیگم!


کاری هم با رل زدن ها و کات کردن ها و گریه و عر زدن ها و خیره به دیوار و افق موندن های بعدش ندارم!

بعضیا هم که اونقدر طولانی مینویسن که مورد داشتیم خواننده ی پست مورد نظر،صبحانه و نهار و شامش رو سر خوندن پستِ طرف نوش جان کرده و سر بر بالین گذاشته!چند مورد فوتی و نابینایی و آرتروز گردن هم گزارش شده!

خب دوست عزیز،درسته کنتور نمیندازه واست،ولی خب به فکر چشم و گردن و جون مخاطبات هم باش!


خلاصه که خدا میدونه من عاشق روزانه نویسی های معقول و باحالم!اینایی هم که گفتم اشتباه نیستا!من چون نمیتونم چیزی ازشون یاد بگیرم، واسم جذاب نیستن و نظر شخصیم بود!به نظرم این مسائل جاش تو اینستاس!نه وبلاگ!نظر منه البته!

بعضیا جوری اتفاقات روزانه ی زندگیشونو مینویسن که آدم لذت میبره از خوندش و کلی چیز جدید میفهمه ازش!به نظرم اصل روزانه نویسی هم همینه و غیر این باشه بهتره رمز دار بشه پست تا وقت مخاطب گرفته نشه!

امیدوارم کسی ازم دلگیر نشه،چون واقعأ شخص خاصی مد نظرم نبود و اصلِ روزانه نویسی واسم مهم بود که داره نوع و جنسش تو وبلاگ ها تغییر میکنه!


پ ن:اگر کسی روزانه نویسِ خوبی سراغ داره معرفی کنه؛خوش حال میشم  : )

*ببخشید اگه طولانی بود!تکرار نمیشه جان اقدس :))
  • ۹۵/۰۶/۱۳
  • Neo Ted

نظرات (۳۲)

خیلی مورد خوبی رو گوشزد کردی:)
یعنی واقعا خیییییلی خوب بود مرسی:)
و اینکه عقیده ی شما درسته جای اینطور چیزا اینستاست اینجا تجربیاتو باهم شریک میشیم:)
پاسخ:
خیلی ممنون ک خوندی و هم عقیده ایم : )
 بلاگم روزانه نویسیه 
اصن سکوت میکنم....دی:
پاسخ:
اتفاقا شما باید بیاید و نظرتون رو بگید در این موضوع : )
هرچی نباشه تو حوزه ی تخصصی شماس!
  • آقای سوژه خوار
  • من همیشه گفتم روز نویسی بی نتیجس
    شاید به این خاطر این حرف رو میزدم که روز نویس خوبی ندیده بودم:/
    الان یه وبلاگ خوبی پیدا کردم با این که روز نویس نیس ولی بازم خوبه
    اسم طرف سوژه خواره برو یکم تو بیان بگرد حتما پیداش می کنی!!
    پاسخ:
    اتفاقأ خوندم پست های این طرفو :/
    دلیل نوشتن این پست همین طرف بود اصن :))
    خیلی داغون بود :))

    :))

    این قدر  بامطالعه این پست خندیدم فکم درد گرفت...:)

    اصن معلوم بود مخاطب خاص نداری...:)

    روزانه نویس خوب جز خودم کسی نمیشناسم...:)))

    طنز نویس خوبی میشید...

    من یه جایی خوندم وبلاگ نویسی یعنی خاطرات روزانه نوشتن اصن وبلاگ برای همینه...حالا بعداً پستهای اجتماعی و... اضافه شد...

    پاسخ:
    چه خوبه ک شاد شدید : )
    مخاطب خاصش یه جریان بود : )
    سقف نریزه :))
    لطف دارین : )
    من مگه گفتم کسی خاطرات روزانه شو ننویسه؟
    میگم چیزایی رو همگانی کنن که ارزش مطالعه داشته باشن،همونطور که تو پست گفتم!خیلیا خاطره نویسی میکنن و خیلی چیزا میشه یاد گرفت ازشون : )
    نظرم به نظرت نزدیک‌:) روژانه نویسی خیلی خویه
    پاسخ:
    خیلی خوبه : )
    ولی بستگی داره
  • مَهسا هَسدَم ツ.
  • منتظر روزنوشته های اموزنده تون هسدیم :)
    پاسخ:
    من که هیچ وقت روزانه نویس نبودم و قصدشو هم ندارم،منظورم بعضی از روزانه نویس ها بود : )
    آخه اقای تد همه که شاعر و نویسنده نیستن بیان برای شما هنرنمایی کنن :||
    خیلیا اتفاق های ساده روزانه و حتی دیالوگ هاشون رو مینویسنن....که به نظر من خیلی هم قشنگ و قابله احترامه....حالا تو حوزه ی سلیقه ی شما نیست امری جداست :)
    پاسخ:
    خداییش خوب نخوندین پست رو که اینجوری گفتینا :/
    من نظر شخصیمو گفتم و تو پست هم نوشتم :/
    ولی هیچ وقت خیلی از نکاتی که تو بعضی از روزانه نویسی ها ذکر میشه رو هضم نکردم : )
    حالا اینکه یه سوسک چجوری واسه شما قشنگ و قابل احترامه هم امری جداس!با بقیه ش کاری ندارم.
    من هنوزم میگم عاشق روزانه نویسیِ اصولی هستم : )
    چه به جا نوشتید👊 من ولی از بین گزینه های موجود بلاگری رو که عکس بستنی میزاره به اونی که ناله‌ی تنهایی و عشق میکنه ترجیح میدم
    پاسخ:
    قطعأ ترجیح منم همون بستنیه : )
    بله:|
    به اقدس سلام برسونید
    پاسخ:
    حتمأ : )
    هر کی سلیقه ای داره
    سخت نگیرین! :)
    پاسخ:
    چشم : )
  • پریســآتیـــس (:
  • آره موافقم باهاتون واقعا !
    من خودم از اینڪه روزانه نویس شم میترسم ، چون خیلی مدل خاصی ـه 

    دوست دارم جزوشون قرار بگیرم (:
    پاسخ:
    منم خیلی دوست دارم،ولی خب ترجیح میدم واردش نشم : )
    بعد از اینکه پستو خوندم دلم میخواست میتونستم تا جان در بدن دارم با یه سنگ بکوبم تو مخنویسنده این پست....
    وبلاگ هر کسی سند خورده به نام خودش...پس ربطی به کسی نداره قراره توش چی بنویسه...
    پاسخ:
    عه
    چه جالب
    چون سند خورده ب نامش هرچی بخواد میتونه بنویسه؟
    چ منطقی :))
    خوبه ک نمیتونید با سنگ بزنید منو پس :))
    :/ 
    بله
    باید یک سر برم کلاس روزانه نویسی حتما! فکر کنم به دردم بخوره!
    پاسخ:
    چی به همه برخورده حالا :/
    با شما بودم مگه؟
    خوب بخونید پست رو خب :/
    ولی اگه کلاس داشته باشه من خودم قبل از همه میرم : )
    چقد کامنت دلارام دلنشین بود ^_^
    یه حسِ خوبی توش موج مکیزیکی میره....دی:
    پاسخ:
    و چه حس نفرتیه ک داره تو کامنت شما قر میده :)))
    با شماها نبودم ک حالا ب خونم تشنه شدین :))
    ولی مثل اینکه خودتون به خودتون شک دارین اصن :))
    والا ما نه برای جنگ،برای صلح آماده ایم :))
    تمام کامنت هایی که پرواز واسه ی این پست نوشته حرف منم هست ...
    پاسخ:
    تمام پاسخ هایی هم ک واسه ایشون دادم واسه شما نیز : ))
    لایک به دختریم D:
    D:
    D:
    لایک به دلارام D:
    D:
    D:
    لایک به شما بابت این پست که موجبات خنده و شادی مارا فراهم نموده :))

    +نفرت چیه بابا....خوب راست گفتیم دیگه...عع....
    پاسخ:
    برید استغفار کنین بابا :))
    انتقاد پذیریتون هم بصورت مایل تو کیسه صفرا وزیر جنگ اسرائیل :))
    لایک به وجودت پرواز :)
    آقای تد گاهی وقتا که نه اما ما که نباید همیشه یه چیزایی بنویسیم که توش یه چیز آموزنده باشه ... این طری همه چی به صورت مسخره طوری میشه :/
    من خودم به شخصه می نویسم تا توی دفتر مجاریم بمونه چون این طوری راحت ترم و دنبال این نیستم که چیز آموزنده ای ازم بمونه هر چند که گاهی سعی میکنم به یه چیزی اشاره کنم :|
    پاسخ:
    من حرفامو تو پست زدم دیگه : )
    ممنون بابت نظراتتون
    نه بابا بر نخوردا باور کنیدD:
    اتفاقا خیلی خوب بود چون فهمیدم هر چیزیو نباید تو وبلاگ بنویسم:)
    ممنون

    پاسخ:
    خواهش میشه : )
    بعله اگرم بد آموزی باشه که ماشالله بیان خودش کلی فعاله...
    وبلاگمونه هرچی دوست داشته باشیم مینویسیم والا...
    شما کلانتر بلاگی عایا؟
    تازه متنای شما که کلی بد آموزی داره...ما میدونیم شما به کی ابراز احساسات میکنید بقیه که نمیدونن میرن همونا رو رو.......ـ؛q
    پاسخ:
    منم دوست داشتم این پست رو نوشتم پس :))
    وبلاگ خودمه،سندش ب ناممه :))
    برو خانم :)) برو استغفار کن شما هم :))شایعه نپراکن
  • Fatemeh Omidian Nasab
  • من نخوندم
    ولی اون اقدس آخر خیلی به چشمم اومد!
    من دلم برا دختر عمم میسوزه @_@
    :))))))
    پاسخ:
    ممنون بابت صداقتتون :/
    :))))))))))))
    به عنوان یه روزانه نویس میگم دم شما گرم!!!!! باحال بود!!! :))))
    حالا شما یه مدت روز نویسی کنید ما هم یاد بگیریم خب!!!! :)))
    البته من جزو مواردتون نبودم... مگه اینکه اون وسط مسطا یه " و یاد بگیریم که آبجی کوچیکا چی میگن" هم بنویسید ^____^
    پاسخ:
    دم شما گرم تر : )
    نه بابا!شما ک استادین!
    منم کلا روزانه نویس نیستم!بیشتر فیض میبرم : )
    موافقم !
    روزانه نویسی میتونه خیلی خوب باشه. من خودم دوست داشتم اینطور بودم ولی نمیتونم:))! 
    روزانه نویسی میتونه به نگارش هم خیلی کمک کنه. من یک زمانی فیلمی دیدم که پدر نویسنده ی بزرگ و معروفی بود و هر روز وادار میکرد بچه هاشو که روزانه هاشون رو بنویسن تا اون بخونه. داشت ازشون نوینسده تربیت میکرد:)) 
    پاسخ:
    چه باحال بوده طرف : )
    ممنون ک خوندین : )
    من نظرخاصی ندارم....
    روزانه نویسی چیز خوبی است.
    پاسخ:
    بله
    خوب عسد : )
  • •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
  • نمیدونم ولی نمیتونم روزانه نویسی کنم .. کلا خوشم نمیاد اتفاقایی که برا خودم میفته رو بنویسم تو وب ... 
    وای شاید این کارو کردم :)

    پاسخ:
    امتحان کنید خب :()
    عقیده و نظر جالب و قابل احترامیه جان اقدس :)
    پاسخ:
    میدونم :))
    1 - سوال پیش میاد که : میشه توضیح بدی من چ جور وبلاگی عم؟ صادقانه ها!
    2 - من این وبو دوست دارم ! میتونی سر بزنی ببینی خوبه یا ن :)
    http://nebula.blog.ir/
  • نیمه سیب سقراطی
  • به نظرم چون زندگیامون خیلی تکراری شده و همه ـمون دچار روزمرگی شدیم و تکرار مکررات هم دیگه نوشتن نداره که ..
    الان یعنی شما می‌دونی کلاس گیتار من چه روزایی تشکیل می‌شه؟ D:
    پاسخ:
    برنامه ی هفتگی گیتار بلاگر ها،نزد من امانته :))
    مترسک جان!شما کلاس سه تار میرفتی :())
    راستش منم از این جور روزانه نویسیایی که مخصوص اینستاست و گریبانگیر وبلاگ ها شده  خوشم نمیاد ولی میترسم نوشته های خودمم همونجور بشن... 

    پاسخ:
    من هم :(
    من یک بار هم سه‌تار دست نگرفتم رفیق :))
    من گیتاریستم ;)
    پاسخ:
    مزاح نمودیم مترسک جان ؛  )
  • دخترِ انار :)
  • مثلا همون پست دیروزی من :دی
    دیگه ما یه جا داریم که میتونیم واسه دل خودمون بنویسیم
    چچه بلند چه کوتاه
    چه عمیق چه سطحی
    زین جهت مخاطب خوشش نیومد میتونه کات کنه و بره والا :))
    پاسخ:
    بله خب
    گزینه ی قطع دنبال همیشه روی میزه : )
  • پرتقالِ دیوانه
  • پ.ن : 
    اینو
    http://never-giveup.blog.ir/post/95/ریزنگار-های-زندگانی
    اینو
    http://never-giveup.blog.ir/post/98/زندگی-بی-مکث-جریان-داره
    اینو
    http://never-giveup.blog.ir/post/82/خب-چیکار-کنم
    بخون اگه دوست داشتی و مِیلت کشید
    ببین جزو روزانه نویس خوبا محسوب میشم یا نه :دی
    پاسخ:
    ممنون بابت لینک ها : )
    وقت کنم حتما میخونم : )