Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

۳۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است


سیبیل رو که گربه هم داره...

بازو و هیکل و سیکس پک رو گوریل هم داره...

عربده و صدای کلفت از حنجرهٔ گرگ و کفتار و گاو هم در میاد...

در حقیقت مرد بودن یه صفتیه که توی سختی و نامردی های روزگار بدست میاد، نه توی باشگاه و زیرِ وزنه که اگه وزنه ای هم باشه، وزنه های سختی و فشار های زندگیه که که واسه راحتی و رفاهِ خانواده س، نه خودش!

در واقع مردانگی از زخم خوردگی هایی متولد میشه که بخاطرِ مرد بودن و صاف و ساده بودن روی روح و روانش زده میشه، نه توی آرایشگاه و جلوی آیینه با مو چین و زیر ابرو گرفتن و سفید کردنِ دورِ سر!

مرد بودن اونجایی بدست میاد که واسه بدست آوردنِ یه لقمه نونِ حلال، کمرش خم میشه ولی دستش جلو کسی دراز نیست؛ نه اونجایی که میدی رو کمر و دستت عکسِ حیوون و اژدها و دوست دخترت رو هک کنند!

مرد اونجایی بوجود میاد که واسه خاطرِ اعتقاد و عشقِ به ناموسش، میره جایی که آدم رو تیکه تیکه میکنند. اون میره که خیلیا نیان. اون میره که مردانگی بمونه. زن و بچه و زندگیش رو میذاره و میره که بگه هنوز هم مردهایی هستند که بشه بهشون تکیه کرد.

حرفِ آخر: نر بودن چیزی نیست که بخوای تلاشی کنی واسه بدست آوردنش، چون از توی رحِمِ مادرت باهاته! ولی مرد بودن نیاز به شدن داره! مرد به دنیا نمیای، مرد باید بشی، مرد زندگی کنی و مرد بمیری!

  • ۲ نظر
  • ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۳
  • Neo Ted


هیچی دیگر! همین که میبینید : ))

  • ۳ نظر
  • ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۱۰
  • Neo Ted

یه ضرب المثلِ تِدیانه هست که میگه: اون پسری که به رانندگی با دستِ چپ تسلط نداره، پسر نیست! بیسکوئیت ساقه طلاییه! تازه اونم بدون نوشیدنی و به همراه نونِ خشک!! به همین کیبورد!! 

+ عکس بی صاحابه! واسه ما حرف در نیارین دمِ انتخاباتی :/ :))))

  • ۱ نظر
  • ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۵۹
  • Neo Ted


گاهی اوقات لازمه دیوونه بشی و از زندگیِ در لحظه لذت ببری؛ بدونِ در نظر گرفتنِ حالتِ چهره ت خرسِ گریزلی وار بخندی و ادا در بیاری و به معنای واقعیِ کلمه حال کنی که زنده ای و نفس میکشی؛ حال کنی که زنده ای و میتونی بخندی و خنده های بقیه رو ببینی. 

خلاصه کنم واست؛ گاهی اوقات لازمه دیوونه وار شاد بشی، حتی اگه روزگار نمیخواد، ولی اگه همین دیوونگی هم نباشه، همون روزگار از پا درت میاره. 

پس دیوونه باشید ; )


+ عکس هم خویش انداز است. [ الکی مثلأ خیلی مقید به پاس نگهداشتنِ ادبیاتِ پارسی هستم ] راستش قرار نبود اینجوری بشه :))) رو حالتِ تایمر بود یهو داداشمان یه کُنشی داد، منم مجبور به واکنش شدم شد این :)))

+ روستا بودیم و خوش گذشت ; )

+راستی! این حجم از نفرت نسبت به حاج عبدالله تو پستِ قبلی رو هضم نمیکنم :/ :)))

  • ۷ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۳۵
  • Neo Ted


چیه این شکلات؟!!!

مگه میشه اینقدر خوشمزه؟؟!

این شکلات پشمکی چیه اصلأ؟؟؟!

چی ریختن تو این لعنتی؟؟!!!

کلِ بدنِ من داره میلرزه!!!

معجزه ی حاج عبدالله!!!

واااااهااای! خداااایِ من!!

  • ۵ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۵۶
  • Neo Ted

امروز داشتم به این فکر میکردم اگه قرار بود انسان ها به ازای هر دروغی که میگن یه تارِ موشون بریزه، اونوقت تعدادِ آدمایی که کچل هستن و یا کلأ تاس هستن چقدر میشه؟! دارم یه جامعهٔ جهانیِ تاس رو تصور میکنم!


+ توصیه می شود: اینجی

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۳۸
  • Neo Ted

محدودیت نه دینته و نه مذهب، نه خانواده ته و نه سرزمین، نه نژادته و نه پول. همه ی اینا بهانه س تا وقتی که یه چیزِ سفت و ضمخت از مغزت سُر میخوره و میریزه تو نگاهت؛ اون محدودیته! تو محدودیت رو توی فکرت شکل میدی و ناخودآگاه به نگاه و دیدگاهت به جهان و زندگی هم رسوخ پیدا میکنه. قبلِ هر کاری فکرتو با شیکستنِ قفس هاش بساز و مرزهای پوچ و توهمی ای که خودت ترسیم کردی رو پاک کن، نگاهت به زندگی خودش وسیع میشه! اونموقعس که دوتا چشمت بال در میارن و با نگاهت پرواز میکنی. شک نکن رفیق! این یه قانونِ وضع شده س.

  • ۱ نظر
  • ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۴
  • Neo Ted

این روزها همه ی افراد و در همه ی مکان ها و در همه ی مناسبت ها حاowمد هماowیون گوش میدن! شما چطور؟؟؟


- لب ساحل : یه چترِ خیسو... دریا کنارو پرسه هاowی عاowشقانه...


- در جنگل: دسسسستتتتمممم تو دسته یاowره! قلبببببببم چه بی قراowره!


- در ترافیک: مردم شهر بهوشیییید؟!!! هرچه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید...


عروسی: دلبَرا جان جان جان جان جان مُطربا وای وای وای وای وای حال من هی هی هی هی هی هوی من های های های های های

 [ شله شله شله ]


مجلس محرم و عزا داری: ای نور تر از نور نور تر از نور نور تر از نور ای ماه تر از ماه ماه تر از ماه ماه تر از ماه ای شاه تر از شاه شاه تر از شاه شاه تر از شاه


مراسم تجلیل از نخبگان علمی: دیوونه ی، چشمای مشکیتم، دیوونگی هم عالمی داowره!


تودیع و معارفه ی بخشدارِِ قره قماچجلو عه سفلی:بحححح بحححح بحح بحححح چی میشه امشب! بارووووووون اگر بباowره! چه شاعراowنه!


بخشِ برکزی و محرمانه ی نیروگاهِ هسته ای نطنز در کنارهِ چرخش های سانتریفوژ ها: جان جان یک دم بمان تا قلب من راowمت کند آنچه دارد جملگی یکباره بر ناowمت کند


کارگرانِ ژاپنی درحالِ حفاری و رسیدن به هسته ی مرکزیِ زمین:

یه قلبِ شکسته یه روحِ پریشون

یه عاowشق یه تنها یه بی کَس یه مجنون
از اون مرد مغرور یه دیوونه مونده
یه ویرونه بی تو از این خونه مونده

چوپانِ عزیزمون در دشت: 

دست به دست من بده 

قول بده که با منی 

اگر تو یار من شوی

 چنین کنم چنان کنم


سرِ صفِ سبدِ کالا:

 پشت به پشت صف به صف

 سینه به سینه موج موج 

دل بدهی به قلب من

 هم این کنم هم آن کنم


ظریف حینِ مذاکره با اشتون: 

بذار دستاتو تو دستام
که دستای تو دنیامه
نوازش هاتو دوست دارم
پناه خستگی هامه
نگاهم کن که دنیا رو
تو چشمای تو می بینم
یه لحظه دور بشی از من
قد یک عمر غمگینم


+ من خودم خیلی دوست دارم حامد همایون رو و کارهاشو همیشه گوش میدم و این پست فقط یه شوخی ساده با حامد همایون بود : ))

باحال باشید ; )


  • ۲ نظر
  • ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۲۹
  • Neo Ted


ما که یازدهمون رو به در نموده بودیم، ولی خب امروز هم علی رغمِ سردیِ هوا و ریزشِ نم نمکِ بارون بیرون زدیم و اینبار دیگه واقعأ 12 + 1 رو به در کردیم! درسته در حجم و ابعادِ یازدهم حال ننمودیم، ولی خدا رو شکر؛ خوب بود.

امیدوارم علاوه بر 12 + 1، نفرت و کینه و حماقت و بیشعوری و تکبر و دروغگویی رو هم به در کرده باشم که اگه جز این باشه اون 12 + 1 بدبخت هیچ تقصیری نداره که من اومدم به جرمِ نحس بودن 12 + 1 نوشتمش! نحوست از مغز و قلبِ انسانه که متولد میشه.


+ در تصویرِ پایین هم گروهی از اشرفِ مخلوقات رو مشاهده میکنید که بیشتر به احمقِ مخلوقات شبیه هستن تا اشرف! آخه پشمک الداغانیون! خجالت نمیکشین با اون قد و وزن و ریش و سیبیل مجمع البیشوعورین تشکیل دادین که یه درخت رو که خودش سرمایه ی ملی محسوب میشه رو خم کنین و بشکنین؟؟؟ کمر خودتون خم شه به حقِ همین وقتِ عزیز!!! اونم جلو بچه؟؟؟ اون طفلِ معصوم چه گناهی داره گیرِ شما احمقا افتاده؟؟؟ هان؟

  • ۱ نظر
  • ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۱۲
  • Neo Ted


هوای پدربزرگ - مادر بزرگ هامونو بیشتر داشته باشیم! با رفتارهامون اجازه ندیم فکر کنند اضافه و بی خاصیت هستند! اونا شناسنامه های ما هستند؛ تا وقتی که کنارمون هستند و نفس میکشند، عاشقانه دوستشون داشته باشیم.

  • ۱ نظر
  • ۱۲ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۵۴
  • Neo Ted