Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

کوبودایِ ملعون

دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۷ ق.ظ

بعدِ عمری نشستیم به تماشای مستندِ علمیِ سیاره ی آبی! تو مایه های رازِ بقا. [ ولی وجدانأ این مستند مرزهای مستند های رازِ بقا ر به تنهایی جابجا کرده! ] یعنی شما ببین چی بشه هر چند صد سالِ نوری [ صخره ی مرجانی هستم ] بشینم یه مستندِ علمی ببینم! [ کتاب و سایت ر ترجیح میدم ] هیچی دگه! داشتم مستند ر مشاهده مینمودم، به تنهایی و در اتاقِ طبقه ی پایین که کنجِ عزلت و کلبه ی محقر ولی لبریز از عشق و صفا اینا محسوب میشه. تا جایی که بنده داشتم نگاه میکردم مستند به این شکل پیش میرفت که:

[ دوربینِ پرنده از فاصله ی نسبتأ زیاد از سطح خشکی و دریا فضاهای باز ر تصویربرداری میکرد ]



در زیرِ جنگل های دریاییِ شمالِ ژاپن، ساکنین این لاشه ی غرق شده منتظرن تا دمای تابستان به 16 درجه ی سانتیگراد برسد.


داشتم نگاه میکردم که ناگهان مادرِ بزرگوار تشریف فرما شد و در آنِ واحد مستند به این شکل ادامه یافت:

[ یهو دوربین رو دستِ اصغر فرهادی شیرجه زد تو آب ]



این زمان برای خیلی ها بهترین زمان برای جفتگیری محسوب میشود. [ در همین لحظه مادر چپ چپ نگاهی به من کرد، ولی گذشت و به کارش ادامه داد ]

این ماهی گونه ای از زمرد ماهی ها است که به اسمِ کوبودای شهرت دارد. این ماهی غول پیکر نر است و یک متر طول و پانزده کیلوگرم وزن دارد. کوبودای علاقه ی زیادی به جفتگیری داشته و زمان را مناسب جفتگیری دانسته و در صدد است تا با ماهی ماده ی زمردی جفتگیری کند. [ مادر به طور کلی برگشت ولی به استغفراللهی کفایت کرد و به کارش ادامه داد ]

کوبودایِ غول پیکر در نگاهِ زمرد ماهیِ ماده به شدت جذاب و زیبا است و زمرد ماهیِ ماده خواهانِ جفتگیری با اوست. [ در ادامه چشمتان به چهره ی دلربای کوبودای روشن خواهد! از من به شما نصیحت! نبینید! اسیر میشید به حضرتِ موسی ]



الهه ی جذابیت و زیباییِ سیاره ی آبی! دلبر و محبوب قلب های زمرد ماهی های ماده! ولی وجدانأ! خارج از شوخی! خطابِ حرفِ من به خانم هاست! عشقِ حقیقی ر از زمرد ماهی ماده یاد بگیرید! آخر چقدر قانع و عاشق و خفن و باحال و با مرامه این ماهی! حالا شما کمتر از ممد رضا گلزار و ارسلان قاسمی ر اصلأ جزو بشریت حساب نمیکنید. یاد بگیرین دگه! یک پونزدهمِ شما هم نیست! [ قیافه ی خودش را در آیینه میبینید و هق هق زار میزند ]

و ادامه ی مستند:

زمزد ماهیِ ماده کوچک است، ولی اگر به بلوغ برسد، میتواند تحولی دراماتیک در جفتگیری خود با کوبودای ایجاد کند. ولی هم او و هم کوبودای مُصِّر هستند که این جفت گیری انجام شود. [ مادر نگاهی به سقف انداخت و نگاهی به من و با حالتِ تأسف بار ذکری بر لب گفت ]

در ادامه مقایسه ی سایزِ این دو گلِ نو شکفته:



آخر بزرگوار! داغان! کوبودای! اون بدبخت کور و عاشق شده نمیتونه ببینه! تو که سه چهارمِ هیکلت ر چشم گرفته! چجوری میخوای با این تفاوت حجم و سایز در زندگیِ زناشویی یه تفاهم برسید؟! نه وجدانأ چجوری؟! حضرت عباسی چجوری؟!


ادامه: حالا همه ی شرایط برای آغاز جفتگیری فراهم است. و کابودای میتواند نه تنها با این زمرد ماهی ماده، بلکه با دو جین زمرد ماهی ماده ی دیگرِ جفتگیری کند.



مادر در حالی که نا امیدیِ عمیقی در چشمانش موج میزد، با بیانِ این نکته که دیگه کاری از ما ساخته نیست. ولی این حقش نبود. ما به تو اعتماد کرده بودیم. برو که به خدا سپردیمت، اتاق را ترک کرد و رفت! 

حالا اینکه چجوری بعدأ قانعش کردم که چقدر بدبخت و پفک شانسم و این مستند علمیه و فلان بیسار تشکیلات بماند، ولی کابودایِ عزیز، بزرگوار، جذاب! خفن! شاخ! داغان! پفکِ بی نمک! چیپسِ پلاسیده! ایشالاه ایدز بگیری بیفتی تو جوب های دریایی! یا حداقل عقیم بشی لهنتی! 


+ با این شرایط و اوضاع، نظرتان چیه کلأ دگه سمتِ مستند علمی نرم؟! اصن چطوره کلا علم ر بذارم کنار برم تو کارِ وارداتِ آبگوشت از چین؟

  • ۹۶/۰۹/۱۳
  • Neo Ted

نظرات (۲۶)

وای😂😂😂😂
پاسخ:
بزن بر سر و قفسه سینه خانم
فردا هم روز خداست برا خوندن این پست😂😂
پاسخ:
:| خیلی فشار میاد بهتان؟
نه میخونم ولی خب قلم شما که داغان بیان باشی مستحق با چشم بینا و بصیر و حواس جمع خواندنه، حیفم میاد خیلی آروم از کنارش رد شم و  به خوندن اکتفا کنم.
حال نمودی خداییش؟؟
پاسخ:
کف نمودم به حضرتِ قارون :))))
نوش جان :)
پس شبتان بخیر و خوشی :)
پاسخ:
صرف شده :)))
خا خا #))
نه در همین حد کافی بود بنظرم:/😂
پاسخ:
خا خا تر
یک لیوان آب قند لطفاً. :))))))))
پاسخ:
چروع؟! 
خونوک هم خودتانید! ://
پاسخ:
شوما خونوک اعظم هستید ولی :/ :)))
هیچی دگه بس که خندیدم کبود شدم یک لیوان آب قند بیارید حالمان بیاید سرِ جایش! :))
پاسخ:
خدا ر شکر! من رو مرگتان حساب باز کرده بودم ولی :)))
چراع؟! :/
پاسخ:
همیجوری واسه فان :))))
خدایا نگیر این شادی‌ها رو از ما لطفاً. باتشکر. :)))
پاسخ:
نوش جان #))
به نظر من حتی تو کار واردات هم نزن برو بگیر بخواب ثوابش بیشتره:))
بیچاره مادرت الان بنده‌ی خدا تو فکره که اخه اینم شد اولاد؟ حقم داره واقعا:)))
#ننگ_بر_کابودا :D
پاسخ:
حقوقمو شما میدی؟ :)))
  • جنابــــــــ دچار
  • ساعت یکه نصفه شب چرا سر به سر دختر مردم میذاری!؟ مامانت اینو باید ببینه! :))

    @هلما
    گت یاتار
    پاسخ:
    خدا نکنه :))))
  • محمد روشنیان
  • :))
    پاسخ:
    :)
    ماهم تا میخوایم در حضور خانواده مستند ببینیم هرچی علم و دانشه منکراتی میشه:))
    حالا هی بگو والا بلا این درس 9 زیست سوم دبیرستانه:|
    پاسخ:
    اوه اوه
    درس 9 زیست
    الان حوا و بقیه ی بروبچی که زدن تو دهن کنکور میان میگن 9 نه،11
    آقا منظور منم همون 11 بود:))
    پاسخ:
    :))))))))
    دقیقأ
  • حامد سپهر
  • اتفاقا تو خونه ی ما هم همین قضیه صادقه اگه در حال نگاه کردن فیلم مذهبی و عرفانی هم که باشی وقتی مامان یا بابا میان اتاق یه صحنه ی خاکبرسری که نمیدونم کجای سناریوی این فیلم بوده نشون داده میشه حالا بیا و ثابت کن که بااااااابا این فیلم اصلا اونجوری نبود:)

    یکی نیس بکه کوبودای نره غول از هیکلت خجالت بکش :)))
    پاسخ:
    خیلی جالبه اصن :)))


    والاع
    :)))))))))
    فرزندم به اسم مستند علمی اینا چیه میبینید شما؟؟ :|| آرامش مادرتان یحتمل آرامش قبل طوفانه، مطمئن بحث شبانگاه مادر گرام با پدر گرام زن دادن شما بوده به این بصورت:
    مادر: ببین آقا این بچه امون تا از راه بدر نشده بیا براش آستین بالا بزنیم.
    پدر: زن این داغان هنوز با همون آستین دماغش ر پاک میکنه تازه پاک هم نمیشه، پفک خورده زن میخواد.
    مادر: آقا شرایط بحرانیه. 
    :))))
    پاسخ:
    وضعیت قرمزه اصن :)))
    درضمن کج سلیقگی تا کجا؟؟ وجدانا گلزار خوبه؟؟ :||

    @دچار 
    مگه اینکه شما هوای منو داشته باشین، اصلا بزن این از بلاد کفر اومده (اشاره به اسم) رو لهش کن.
    ولی پدرجان "گت یات" درسته. "ار" اضافه است. باتشکر..
    پاسخ:
    رفقاتان ک راضی ان :)))
  • جنابــــــــ دچار
  • @هلما
    منظورم همون بود :)

    بذار حالا شماره خونشونو گیر بیارم از دوستاش! درستش میکنم تد رو :)

    پاسخ:
    برو بابااااع
    @دچار 
    هرکی یه دوست خوب مثل شما داره غم نداره که. خوشبحال من 😛
    پاسخ:
    هه
    حالا نه که هرماه حقوق های نجومی‌ میگیری بخوابی ضرر میکنی:))
    احتمالا همون زدی تو کار خواب که از حقوق حرف میزنی وگرنه دانشجو جماعت حتی نمیدونه حقوق رو با کدوم ق مینویسن:)))
    پاسخ:
    چرا میدانم! ق دسته دار!
    میگم نمیدونی نگو نه، با ق سه نقطه مینویسن، بی سواد!:D
    پاسخ:
    جدی؟! چی همه چیز عوض شده ها
  • زِدْ عِِـچْ آرْ …
  • اسیر شدیم رفت
    پاسخ:
    قرار نبود ولی :/ :))
    مستند علمی؟
    پیش آمد کرده است که گوشمان هنگام نوشتن صدای مبارک استاد خسته شده است هندزفری را دراوردیم و استاد یکدفعه وسط مبحث درد های استخوانی....استغفرالله!
    و مادر با چشم غره فقط میفرمایند هندزفری بذار تو که از راه به در شدی بقیه نشن:/
    استاد جان کمی مراعات بنما بی زحمت!
    ما رو از مستند علمی میترسونی؟ ما خودمون وویس استاد آبروبران داریم!!!
    تو چکار به اون کوبودا داری.دوسش داره.زنشه.به مامان بابای دختره جواب داده بس نیست باید به شما هم جواب بده واقعا؟
    پاسخ:
    دردهای استخوانیِ چی؟ :)))))))

    پفک خورده چلغوز :/ 
  • آسـوکـآ آآ
  • تشنج کردم از خنده به کوبودای قسم:-D
    پاسخ:
    تا باشه از این تشنج ها :)))

    درود عزیزم ، خیلی خوشحالم برات و توهم خوشحال باش ، چون از یک خطر بزرگ گذشتی ،الان میگم چرا ؟ اگه ادامه مستند رو هم میدیدی ، متوجه میشدی که این کوبودای ماده که اشاره میکنی به کوچک بودنش ، این کله گیوی ها ، همزمان درحالی که ماده هستند  نر هم هستند. اون ماده کوچولو رفت توی غار ،خودش و نر غول اسا کرد اومد بیرون ،این کله گیری ها ،هردو الت تناسلی را دارا هستند و اگه ادامه میدادی و مادرت میدید ،الان اینجا نبودی ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی