Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

چرخه ی سکون

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۴۰ ب.ظ
این پایین، زیر زمین و توی معدن، از امکانات روشنایی، فقط فانوسش رو داریم. اونم دائمی نیست؛ خیلی از مواقع بر اثر ریزش سنگ و دیواره های معدن، فانوس ها نابود میشن؛ این چراغِ لعنتیِ روی کلاهمون هم همیشه ی خدا سوخته س؛ فقط همون یه ماهِ اول رو خوب کار میکنند؛ از این چینی های خیر ندیده هم فقط جنس های بدرد نخورشون به ما میرسه و حتی این جا، زیر زمین و تو عمق هفتصد و خورده ای متری هم دست از سر ما برنمیدارن! همه ی این مسائل دست به دست هم دادن و بهم گره خوردن که وقتی فانوس ها از کار میفتند، تاریکی مطلق توی معدن حکم فرما بشه و چشم، چشم رو نبینه که خوبه، حتی چشم، دماغ و دهان و ابرو و حتی کله هم نبینه! اینجاست که کار تعطیل میشه. همه چیز تعطیل میشه. بس میشینیم تا یکی از بیرون بیاد و فانوس های جدید کار بذاره. تو این مدت تنها کاری که میکنیم همون نشستنه که گفتم؛ یه گوشه ی امن رو با دست هامون پیدا میکنیم و میشینیم؛ میشینیم و نفس میکشیم. اگه کسی دور و اطرافمون باشه، صداش رو شناسایی میکنیم و چرت و پرت میبافیم که وقتمون بگذره؛ اونقدر میشینیم و نفس میکشیم و درمورد مسائل مسخره و بی اهمیت چرت و پرت میبافیم که یه ناجی بیاد و فانوس رو کار بذاره و نجاتمون بده از تاریکی مطلق. این عادتِ ما شده. از دست دادنِ روشنایی، تاریکی مطلق، نشستن، نفس کشیدن و چرت و پرت بافتن های بیهوده، تاریکی مطلق، انتظارِ راکد برای رسیدنِ منجی، روشناییِ موقت، ریزش، تاریکیِ موقت و ... این عادتِ ما شده! عادتِ ما! ما به این چرخه عادت کردیم و هیچکس هیچ تکونی نمیخوره! تضادِ این چرخه توی سکونشه، توی چرخششه؛ چرخه ای که میچرخه، ولی ساکن و راکده.

  • ۹۶/۰۶/۲۷
  • Neo Ted

Inside_mine

نظرات (۱۶)

داداچ شوما تالا واقعنی تو معدن کار کردی؟! خیلی عمیق با معدنچیا هم ذات پنداری میکنی!
پاسخ:
همه ی ما آدما یه معدنچی هستیم. کافیه معدنِ خودمون رو پیدا کنیم.
[ جیمیِ کبیر ]
  • علیـــ ـرضـا
  • کل پستت یه طرف سخن جیمی کبیر یه طرف :|
    پاسخ:
    کمرت چطوره؟ :)))
    متن و مفهوم که حرف نداشت
    ولی جواب نظرت به هوپ ... اصن نابودم کرد.
    پاسخ:
    عی باباع :))
    برید کنار! فقط خودم عمقِ قضیه رو فهمیدم! :) خوده خودم.

    شما جهانِ امروز رو تشبیه کردین به معدن!
    حال کردید؟! :)
    یه همچین عاقلی‌ام!
    پاسخ:
    :)))
    باشه باشه
    همه ش واسه شما
    خوبه. خیلی خوبه..
    کاش اون جمله‌ی می‌شینیم و نفس می‌کشیم تکرار نمی‌شد. یک باره‌ش دل‌پذیره.
    پاسخ:
    لطف داری
    عامدانه بود تکرارش. میخواستم تأکید کنم رو این نشستن و نفس کشیدن و تکرارش!
    ای بابا :(
    آخه چرا؟! :(
    تا کی؟! :(
    تا کجا؟! :(
    اصلاً واسه چی؟! :(

    ولی عجب تناقضِ جالبی. خیلی لذت بردم. خیلی جالب بود. [ همچنان حضار دست می‌زنند ]
    دخترم اون نوبلِ ادبی رو بیار دیگه. دهع!
    پاسخ:
    خیلی هم تشکر
    خدا پدر و مادرِ بیان رو بیامرزه! با این امکاناتِ جدیدش دیگه اشتباهِ تایپی از ما نخواهید دید. 😎😅
    پاسخ:
    حال کنید دگه
    این تیکه اشو خیلی دوست داشتم
    این عادت ما شده از دست دادن روشنایی و انتظار راکد برای رسیدن روشنایی موقت و منجی ...
    :))
    + اون تصویر معدنچی سمت چپ وبلاگ ...خیلی اون پیر مرد چشمای مهربونی داره ^___^ :))
    پاسخ:
    ممنونم
    همیشه همینه میشینیم تا یکی از بیرون بیاد و فانوس های جدید کار بذاره. تو این مدت تنها کاری که میکنیم همون نشستنه
    تضادِ این چرخه توی سکونشه، توی چرخششه؛ چرخه ای که میچرخه، ولی ساکن و راکده.
    دقیقاااا
    پاسخ:
    ممنون که دقیق میخونی
  • آقای سر به هوا ...
  • نت رو چطوری بردین تا اون زیر :دی
    پاسخ:
    فیبر نوری :))))
  • هانیه شالباف
  • اوهوم... عجب پستی!
    [سری به نشانه تایید تکان می‌دهد و هم‌چنان منتظر می‌ماند تا همه‌چیز خودبه‌خود درست شود]

    این خط بالایی وضعیت همه‌مونه!
    پاسخ:
    درسته
    این بالام همینطوره
    پاسخ:
    عه؟!
    میگم شما به عنوان یه جیمی تو کودوم کشور زمینی اقامت دارین؟ چون اگه هر جایی بجز ایران باشین چینیا باید قاعدتا جنس خوباشونو براتون بفرستنا !!!
    پاسخ:
    نه خانم! چینی ها همه جا جنس های داغان هم میفرستن
    مغزت به روز باد!!!
    خوب مینویسی
    پاسخ:
    تشکر
    بله بله یا اگه بخوام به ادبیات شما بگم باید اینطوری بشه خا خا :دی
    پاسخ:
    خاع
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • یه چیزی تو مایه های آسودگی ما عدم ماست.
    پاسخ:
    شاید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی