Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

اعتصاب با طعم پفک سیاه

جمعه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۴۰ ق.ظ

[ ناقوسأ خیلی سخته! دگه نمیکشم حاجی!! بگو حاج خانم [ عقدس ] اون دیسِ زرشک پلو با مرغ ر بیاره. دوغ و سالادِ فصل هم فراموش نشه! قربون دستت. ]

شاید به عنوان مخاطب این سؤال واستون پیش بیاد که دیالوگِ بالا یعنی چی؟! که چِح اصلأ؟! حق هم دارید. توضیح میدم. راستش اگه بخوایم منصفانه بررسی کنیم؛ مظلوم ترین موجوداتِ جهان، ما معدنچی های رو سیاه هستیم. چرا؟! خب مشخصه دوستِ عزیز. چون در عینِ حال که رومون سیاهه و سخت ترین شغلِ جهان رو داریم، یکی از کم در آمد ترین مشاغلِ جهان رو هم داریم. خیلی جالبه که سخت ترین شغلِ جهان، بیشترین در آمد و دستمزد رو نداره! خیلی هم تلخ و مزخرفه که یه سری آدمِ شیک و خوشگل بیان جلو دوربین و در محضرِ مردم بگن بعد از شغلِ ما معدنچی ها، بازیگری سخت ترین شغلِ دنیاست. یعنی بعد از ضرب المثلِ همرنگِ جماعت شو ...، این حرف مزخرف ترین حرفی بود که تو جهان گفته شده؛ اونم با فاصله ی زیاد نسبت به حرفِ سوم که نمیگم چیه! طرف میاد چهار تا دیالوگ حفظ میکنه صد بار برداشت میکنن، وسطش هم چایی و آب میوه و میوه و نهار و شام و مخلفات میخوره، با سرویس میاد و میره، پولِ نجومی با مزایای متفرقه هم میگیره، تهش درمیاد اون حرفِ مزخرف رو میگه. باید بیاد این پایین فقط نفس بکشه تا بفهمه سخت یعنی چی و چجوری باید از تهِ دل و درد و داد تلفظش کرد. داشتم میگفتم. 9 ماهی میشه که حقوقِ ما رو ندادن و بیمه هم که شده یه افسانه مثلِ هابیت و ارباب حلقه ها و نارنیا. بخاطر همین تصمیم گرفتم اعتصاب غذا کنم. تا شاید مسئولین تکونی بخورن. یه نامه هم زدم به رئیسِ پروژه که:

 فلانی! این حقش نیست تو اون بیرون عشق و حال کنی واسه خودت و دروغ ببافی و وعده های چرت و پرت بدی به ما که همه چی درست میشه و بالاخره کاری میکنم بیای بیرون و نیازی نباشه اون پایین سختی بکشی و این اراجیف! تو و اون شرکای لعنتی و دروغگوت به من و رفقام قول دادین! هنوز صدا و پژواکِ وعده دادن هاتون داره تو گوش هامون میپیچه! وقتش رسیده بجای عربده های خوش نوا و عامه پسندانه و کارگر راضی کن، یه خورده عمل به وعده هاتون رو تمرین کنین. من بقیه رو نمیدونم میخوان چه پفکی بخورن، از اولش هم مثلِ بقیه نبودم، یه کارگر و برده ی گوش به فرمان و حلقه به گوش که سیاست های برده داری طورانه ی شما اتو کشیده های احمق رو بدونِ چون و چرا گوش کنم، من با بقیه فرق دارم. همون چند سال پیش کافیه که با طنابِ گندیده و موریانه جویده شده تون رفتم تهِ اون معدنِ ذغال سنگِ لعنتی و به چیپس خوردن افتادم و به بدبختی نجاتم دادن. ولی الآن میخوام اعتراض کنم. تنها راهی هم که میتونم صدام رو به گوشِ اون بالایی ها برسونم، تو و اون شرکای مارمولکت هستین که خوب بلدین چجوری از پایین بودنِ من و دوستام سو استفاده کنید واسه رسیدن به اهدافِ خودتون و وقتِ عمل که میرسه معلوم نیست چه مرض و بیماری ای میگیرید که آلزایمر و لال شدگی جزء نشانه هاشه. من به نشانه ی اعتراض به این بی عدالتی ها و ظلم و ستم های وارد شده به خودم، اعتصاب غذا میکنم. یا اونقدر چیزی نمیخورم که شجاعانه بمیرم، که قطعأ سال ها مردم از من به عنوان قهرمانشون یاد خواهند کرد که الگوی ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی بودم، یا هم که صدای من به اون بالا بالا ها خواهد رسید و به حق و حقوقم خواهم رسید که شرطش کمک های شماهاست. مثلِ همیشه منتظریم!

میدونم خیلی تند نوشتم. نامه ی سنگین و خشنی بود که باید نوشته و ارسال میشد. ولی خب اونا کاری نمیتونن کنن با من. چون جزء من و رفقام هیچ پفکی رو پیدا نمیکنن که اینجوری واسشون کار کنه. 

اعتصابِ غذام رو از صبحانه شروع کردم و نیمرو رو نزدم توی رگ و تا شب هم علی رغمِ تمامِ سختی و ملالت هایی که بود، با تمام قوا و شجاعت و جسارت ادامه دادم، ولی دیدم کار داره به جاهای باریک کشیده میشه و روده های کوچک و بزرگ در هم تنیده و صدای سازِ ساکسیفون میدهند و هیچ خبری هم از رؤسای دهان دریده و شعار زده نیست که نیست، جز تکرارِ وعده های پوچ و تکراری، پس شد همون دیالوگی که اول عرض کردم خدمتتون. یعنی رسمأ حرفِ آخر رو همون اولِ کاری گفتم بهتون که:

ناقوسأ خیلی سخته! دگه نمیکشم حاجی!! بگو حاج خانم [ عقدس ] اون دیسِ زرشک پلو با مرغ ر بیاره. دوغ و سالادِ فصل هم فراموش نشه! قربون دستت.


  • ۹۶/۰۵/۲۷
  • Neo Ted

Inside_mine

نظرات (۱۴)

تو رو‌خدا از اون معدن بیا بیرون و بیخیال نامه شو، بیا دوباره خربزه و عسل بخور تد :)
پاسخ:
نح
مثل همیشه عالی بود
پفک :)
با قدرت ادامه بده
پاسخ:
تشکر
#باشد
طول میکشه تا عادت کنم جای تد معدن‌چی رو بخونم...
پاسخ:
عادت میکنید
سخت نیست
یادِ اون قسمت از دورهمی افتادم که یه خانمِ بازیگر گفت بعد از کار توی معدن بازیگری سخت‌ترین کارِ دنیاست و کلی سعی کرد خودشون رو طفلکی نشون بده اما جنابِ مدیری چنان جوابی داد که بیچاره مجبور شد با یه خنده‌ی تصنعی تا آخر بشینه و حرف نزنه!

حرف رو که همه می‌تونن بزنن! کو مردِ عمل؟! عدالت هم خیلی وقته مُرده!

+ بی ربط نوشت: سالاد شیرازی بهتر است! اصلاً حرف ندارد! اصلاً همتایی ندارد! از ما گفتن :|
پاسخ:
منم واسه همون نوشتم

بله

+ :|
هنوز باورم نمیشه این معدنچی همون تد خودمون باشه :|

نوشته خیلی جذاب بود! اگه به اتفاقات اخیر ربطش بدیم حتی جذاب تر هم میشه! البته جذابیتش اصلا اون طوری نیست که لبخند بیاره روی لب آدم!

«رؤسای دهن دریده»!؟ احسنت.
پاسخ:
چرا اونوقت؟! هر چند که خودت هم دیگه اون متینِ سابق نیستی!

شاید

بله!
چون نه تنها اسم و ظاهرت عوض شده که حتی جنس و حس نوشته هات هم عوض شده! انگار یه دوره دگردیسی داشتی!!!

+ من زیاد عوض شدم! خودم هم می دونم! فقط امیدوارم این عوض شدن در جهت مثبت باشه!!
پاسخ:
خیلی هم روال :))


خدا عالمه
خب باید عرض بنمایم که به نظرِ من جیمی خیلی هم خوبه! خیلی هم باحاله! خیلی هم خوب می‌نویسه! و در عینِ جدیت خیلی هم طنازه!
جنابِ جیمی البته! :|

#جیمی_جیمی_حمایتت_ می‌کنیم_:|
پاسخ:
بله بله
کاملأ صحیح میفرمایند :))
ای بابا به هیچ صراطی مستقیم نیست
پاسخ:
من خودم صراط مستقیمم :)))
یکی دوبار عنوانو خوندم و با خودم گفتم یعنی چی پفک سیاه بعد که متنو خوندم تازه فهمیدم چی به چیه. این چند پست جیمی طورانه تون آدم نمیدونه با بعضی کلماتتون بخنده یا با فحوای!!! پست گریه! ولی غم این پست به خاطر اینکه چند تیکه اش دقیقاً به حال و روز معدنچیای یورت میخورد زیاد بود هععیییییی

ی بنده خدایی وقتی میشنوه که میگن بازیگری دومین شغل سخته یا گزارشگری به قدری عصبی میشه که مغزش سیمکشی لازم میشه. حالا درسته ی سری سختیا داره که تو پشت صحنه فیلما میبینیم اما عاخه دومین شغل سخت؟ نه خدایی دومی؟

خدایی اعتصاب رو میشه به سه روزم کشوندا فک کنم شما به خاطر شرایط پایین کم آوردین وگرنه یه روزه مگه میشه به حالت ساکسیفون رسید عاخه؟ :دی ی کم اعتصابتونو طولانی میکردین مام مثل بعضی از عزیزان صاحب دومین شغل سخت جهان میرفتیم صفحه رئیس جمهور و #جیمی میزدیم :والا چه معنی میده انقد کم استقامت عاخه؟ چی شد آرمانهای امام؟
پاسخ:
واقعأ هم هعیی

خیلی ظلمه واقعأ

توانم همینقدر بود دگه :))
قلبمان مچاله شد! :|
پاسخ:
عی باباع
خیره سری های شجاعانه برا حق دوست داشتنیه.
اونی که گفته: بازیگری بعد کار تو معدن سخت ترین شغله رو یکی پیداش کنه بده من یکی هم ساطور لطف کنه..
پاسخ:
موافقیم

چی خشن :))
  • آندرومدا :)
  • حالا یه امشبی ما غذا نخوردیم همه از غذا میگن :/
    پاسخ:
    :)))
    عخخخی
    آه اگر آه منو ناله اگر ناله ی توست آنکه جایی نرسد فریاد است
    بیخود به خودت گشنگی نده
    پاسخ:
    باشد
    من میام اینجا یکم تو معدن میچرخم حس این فیلم ترسناکا بهم دست میده...
    اعتصاب غذا هم مد شده:/ باور کن:/

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی