Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

نمک شو - گروهِ سوم [ مطلبِ شماره دو ]

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ

به نام خدا کنکور!


شتری که در خانه همه نه اما احتمالا در خونه نود درصد دختران و پسران میخوابد و چنااان خروپوف میکند که نگو و نپرس! مسئله ای که برای بعضی ها حکم مرگ و زندگی دارد و آبرویشان به این داستان پیوند خورده است.


در این مبحث نسبت شرکت دخترا به پسرا معمولا بیشتر است چون بالاخره همین امر بهونه ای برای ناز کردن جلوی خواستگار هم هست دیگر. البته که یک سری از دختران حتی بوده اند که پیش دانشگاهی با استاد خود ازدواج کرده اند و خب این افراد برای کسب مدرک و یادگیری درس به دانشگاه وارد می شوند.


حالا نگویم برایتان که چه آسیب هایی به این دخترا میرسد مثل ریختنِ تک تک تار های موهاشون تا مرض کچلی ،  جویدن ناخن ها تا رسیدن به خودِ استخوان ، تکان های شدید دست و پا که با دیدنشون آدم حس میکند زلزله شده و بعد از روز کنکور هم ، پیدا شدن ده عدد خودکار های رنگی و مداد و پاک کن لابلای موها و بقیه اعضای بدن و....!


نکته ای که وجود دارد ، این است که هرسال علاوه بر داوطلبان سال اولی ، تعدادی دوباره کنکور شرکت می کنند. این افراد تکلیف خود را نمی دانند یعنی حتی مورد بوده که آقاپسر رشته مکانیکِ دانشگاه امیرکبیر قبول شده اما بعد از یک سال فهمیده رشته مورد علاقه اش نیست خب برادر من، خواهر من حس نمی کنی داری صندلی یک سال اولی را می چسبی و اشغال میکنی؟! فکر نمیکنی حتی یک نفر تو نتیجه کنکور این بدبخت ها تاثیر داره؟! 


حالا شما فکر کن وسط داستان کنکور ، اثاث کشی هم داشته باشی و دیگر می شود قوز بالا قوز! 


یا مثلا فکر کن هشت مرداد که نتایج اولیه میاد ، هفته بعدش تولدت باشد و قرار باشد بشود بهترین تولدت چون دیگر رسمیت پیدا میکنی و تازه یک جورهایی آدم محسوب میشوی!!


از مصیبت های بعد کنکور هم ، این است که دوستمون رفتن شمال برای استراحت و عوض شدن حال و احوال ، که بهش میگویند چرا چاق شدی؟ خب الان باید بگه ببخشید ازتون اجازه نگرفتم؟ یا بگه چی؟ نظر لطفتونه؟ آخه اینم شد سوال؟یا مثلا میپرسن کنکور چطور بود؟ یک جوری میـــــگویند انگار میخواهند برایت انتخاب رشته کنند! همین ها وقتی نتایج می آید ، چه خوب شده باشی چه افتضاح ، میشینند تا دلت بخواهد پشت سرت حرف میزنند .. میگم حرف حرفاااااااا حرررررررف!!


آقا خلاصه کلا به کنکوریا کار نداشته باشین! اصلا بیخیالشون باشین بذارین زندگیشونو بکنن...یا افسرده میشن یا سرخوش و خوشحال دیگه! 


اینو گفتم که یادتون باشه من که دوسال دیگه کنکور دارم ، از این سوالای قشنگتون ازم نپرسین! با تچکر! 


+ نویسنده میتونه بطورِ ناشناس به نقد های وارد شده پاسخ بده. طوری که هویتش لو نره!

  • ۹۶/۰۴/۲۶
  • Neo Ted

نظرات (۸)

  • بهارنارنج :)
  • نگارنده تبر به دست منتظر نفر بعدی است که بپرسد کنکور چگونه بود:))
    چه دور اندیش!
  • احمدرضا ‌‌
  • خوب بود. انسجام متن خیلی خوب حفظ شده بود و قالب بندی هم مناسب بود. از نظر قالب متنی داشتن ، بهترین نوشته تا اینجا همین هست :)
    هرچند موقع نتیجه گیری یکم بیشتر بهش پر و بال می دادید بهتر بود!
    و اما از نظر طنز :
    شاید جایی نبود که حالت قهقه رو بوجود میاره ولی همینکه نکات طنز ، بصورت مسمتر و یکنواخت همه جای متن بود ؛ باعث میشه ؛ اشتیاق خواننده تا انتها حفظ بشه و لبخند باقی بمونه.
    البته بعضی پاراگراف ها می تونستند جور دیگه ای بیان بشن که حس طنزگونه القا کنن (مثلا پاراگراف اثاث کشی ، می تونست اینجوری گفته بشه :
    حالا تو این هیری ویری ، باید عین شتر ، به اندازه کوهان نهنگ اثاث بزاری روی کولت و همانطور که به نیوتون و قانون هایش سلام و صلوات می فرستی ، کتاب فیزیکت را ورق بزنی :)

    در کل به نظرم مطلب ارزش اینکه بالا بره رو داشت :) موفق باشید
  • گُل نِگار
  • خوب بود ^-^
    .
    .
    .
    من مشتاقانه منتظر متن منتقدین عزیز هستم...^_^
    خصوصا آقا احمدرضا..:)
  • احمدرضا ‌‌
  • @گل‌نگار
    متن بعضی از دوستان تا به حال از مال من بهتر بوده! این‌طوری که داره پیش میره ، وقتی نوبت گروه 5 شد من باید فرار کنم برم سیبری ، خودمو بندازم جلو ببراش ؛ شرمنده دوستان نشم :)
    من نظرم مثبت نیست :دی 
    این یه غرغر کنکورانه س.. ولی یادداشت طنز نیست.
    یه مسئله ای که هست اینه که طنز فقط اینطور نیست که ما یه سری «تیکه» و اصطلاح بامزه قاطی حرفامون کنیم. 
    به نظرم اگه به جوانب مختلف نوشته فکر کنیم٬ زاویه ی دید و لحن و شخصیت سازی و پرداخت و توصیف محیط و غیره و غیره٬ بهتر می تونیم اون بستر مناسب رو برای محتوا و حرفی که داریم برای زدن فراهم کنیم.
  • پـــــر ی
  • بیشتر نقد بود تا طنز 
    برم بعدی
    @خور شید عزیز:)
    برای کسی که تا حالا طنز ننوشته و این تجربه اولشه ، بنظرم بدم نیست ولی نظرتون قابل احترامه!
    مرسی برای نکاتی که گفتین:)))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی