من یک سنتی هستم
+ راستش هیچ تمایلی به نوشتنِ اینجور پست ها ندارم! ولی یه وقتایی یه چیزایی میخونی که نمیتونی ساکت بشینی! چون میبینی چند نفر هر خزعبلی که از مغزشون ترشح میشه رو مینویسن و یه عده ی نسبتأ کثیری هم واسشون به به چه چه راه میندازن و دریغ از یه نفر که بره و حرفی بزنه! همه یا کورن و نمیبینن، یا کور نیستن و میبینن، ولی فلج هستن و چیزی نمینویسن! راستش من نه کورم و نه فلج خدا رو شکر! الآن هم لازم دونستم این پست رو بنویسم تا یه عده خیال برشون نداره که همه کور و فلجن! نه دوستِ عزیز! اشتباه نکن!ا
قبلِ خوندنِ این پست هم بگم که اصلأ پستِ جذاب و خوشحالی نیست و تا حدودی زننده و به شدت تلخه! ولی یادمه یه دوستی گفته بود اینجا مثلِ لیمو شیرینه! یه وقتایی شیرین، یه وقتایی هم تلخ! پس اگه سنتون کمه یا چشم و ذهنتون از کثیفی های دنیا پاکه، این پست رو نخونید لطفأ!
اگه تنها برداشتت از مدرنیته، هم خوابگی با پسر های متنوع و برداشتت از آزادی، وِل کردنِ بدن و اعتقاد نداشتنِ به بکارتته، من ترجیح میدم سنتی باشم، ولی سعی کنم مدرن فکر کنم!
میدونی چرا؟! چون نمیتونم منطقِ اون دختری رو هضم کنم که عقیده اش از آزادی، بویِ هرزگی میده و خودش، بدش میاد بهش بگی هرزه! چون هرزگی واسه اون، در قالبِ یه چیزِ دیگه ای تعریف شده که بهش میگه آزادی! یه نوع آزادیِ جسمی که دوست نداره محدود به شخصِ خاصی باشه!
++
میپرسه واسه حلِ مشکلِ عدمِ ارتباطِ جنسیِ زن و شوهر ها که باعثِ درصدِ بالایی از طلاق ها میشه، چه راهکاری میدین!؟
میگه دختر پسر ها باید قبلِ ازدواج و در بسترِ دوستی هاشون، رابطه ی جنسی با دوست دختر و دوست پسر هاشون داشته باشن! اینجوری مشکلِ عدمِ ارتباط جنسیِ زن وشوهر ها حل میشه!!
+++
فروید! راسل! آرام بِکَپید که پیروانتان، جوانانی از نژادِ آریایی نه تنها راهتان را ادامه میدهند، بلکه فرا تر از نظریاتِ کثیفِ شما درحالِ پیشرفت هستند!!
- ۹۶/۰۲/۰۵
ولشون کن عزیزم !
ولی ببین برای هر کس بسته به محدودیت هایی که داره مفهوم آزادی کاملا فرق می کنه!
شاید برای یکی مفهوم ازادی یعنی کسی کاری باهاش نداشته باشه !
شاید برای کسی مفهوم آزادی جنسی باشه و هر دلیل دیگه !
همه اینا بر می گرده به ریشه معنی کلامی ازادی که میرسه به محدود نبودن !
یعنی به هیچ چیزی محدود نباشی !
که خب حالا این جماعت جوو زده که خودتم داری می گی ! چون انقدری مفهوم انسان رو نفهمیدن یا شایدم فهمیدن و نمی خوان بپذیرنش تو بوق و کرنا می کنن که چرا من نمی تونم وسط خیابون چیز کنم! D:
شمام پیشنهاد می کنم زیادی جوش نخوری !
چون ان کس که نخواهد که بداند بگذار که در جهل مرکب ابد و دهر بماند ! :)