پکیجِ حرم بدم؟!
1. تِدوریست:
نمیدونم دوستانِ خادمِ حاضر در ورودیِ حرم چی تو من دیدن که فکر میکنن بنده تروریستم! بابا من کجام به تروریست میخوره مردِ حساب؟ [ هم اکنون چند خادم یا علی گویان ملت رو بلند میکنن که جارو بزنن فرش رو ] خب داشتم میگفتم! آخه مگر با کتِ تکِ آبی و شلوارِ متمایل به لی و پیرهنِ چهارخونه ی ریز ریزِ خاکستری میرن عملیات انتحاری که من بیام؟؟ [ شایدم برن! خدا رو چه دیدید؟! ] البته مدلِ گوشیم و کیفش هم بی تأثیر نبود! و مخصوصأ اون لبخندِ ملیحِ تدی طورِ بر لبم!
2. دوتایی یه چیزِ دیگه س:
طیِ این سال ها که میام زیارت، هر سال که میگذره و شناسنامه ای بزرگتر میشم، هر سال بیشتر از پارسال به این باور میرسم که زیارت فقط دوتایی! دو نفری بری زیارت و بعدش بری تو این رواق های مختلط بیشینی لذتِ دنیا و زندگی رو ببری با یار! ان شاءالله سالِ بعد [ :))) خدا رو چه دیدید؟ ]
3. بنداز دنده عشقب:
اون لحظه ی آخرِ زیارت که زیارتت رو میکنی و میخوای بری بیرون و رو به ضریح شروع میکنی دنده عقب رفتن خیلی باحاله! من بهش میگم دنده عِشقَب!
4. همچنان دعا گوی همه ی دوستان هستیم. به خصوص دوستانی که جا مونده بودند. امیدوارم به زودی قسمتِ همه بشه. همه با هم یه زیارتِ بلاگری بریم :))
- ۹۶/۰۲/۰۱