پسرِ تاریکی برمی خیزد!
بعد از تموم شدنِ فصلِ اولِ « پسر تاریکی » خیلی فکر کردم که ادامه بدمش یا که کافیه و دیگه نیاز نیست ادامه بدمش. ولی این مدت که ننوشتمش به این نتیجه رسیدم که جای خالیش داره تو تخیلاتِ ذهنم حس میشه و اگه ننویسمش به خودم و تخیلم خیانت کردم! پس امشب تصمیم گرفتم به امیدِ خدا دوباره شروع به نوشتنش کنم و فصلِ دومش رو شروع کنم.
خیلیاتون میدونید پسرِ تاریکی چیه و یه سری هم لطف داشتن و با دقت دنبالش کردن و خوشحال بودم و هستم که پسرِ تاریکی رو اشخاصِ باهوشی دنبال میکنن و برداشت های جالب و قابل تأملی هم ازش داشتن؛ ولی یه سری هم تازه به جمعمون پیوستن و نمیدونن پسرِ تاریکی چی هست و داستان از چه قراره! یه توضیحِ کوچیک میدم در موردش پس.
پسرِ تاریکی یه جور رمانه که بصورتِ یادداشت طور نوشته میشه و سِیرِ داستانی داره و فصلِ اولش هم تموم شده. واسه خاطرِ حفظ شدنش از عزیزانِ کاپی کار، رمز دارش کردم؛ بخاطر همین یه عده فکر میکنن یادداشتِ شخصیه و رمز نمیگیرن؛ ولی خب اینطور نیست! پسرِ تاریکی شخصی نیست! ولی هرکسی هم نباید بهش دسترسی داشته باشه. بخاطر همین رمز دارش کردم.
حالا اونایی که میخوان پسرِ تاریکی رو از ابتدا بخونن و علاقه دارن به این کار، میتونن از اینجا دسترسی داشته باشن به مقدمه و قسمتِ اول تا پایانِ فصلِ اولش که خب زیاد هم نیست! یادداشت ها کوتاه هستن و فکر نمیکنم حوصله ی کسی سر بره! اگه دوست داشتید میتونید بگید تا رمز ها رو بفرستم واسه تون.
واسه فصلِ جدید هم هر کسی تمایل داره همینجا بگه تا به محضِ انتشارِ اولین قسمت از فصلِ دو که معلوم نیست کِی منتشر شه، واسش رمزو بفرستم. رزروِ رمز داریم مثلأ :)))
خودم که خیلی خوشحالم از این شروع دوباره، امیدوارم شما هم لذت ببرید.
+ پوسترِ فصلِ جدید چوطوره؟!
- ۹۶/۰۱/۰۴