Neo's Text

بیخیال لطفأ!
Neo's Text

میخواهی من را بُکُشی؟! قدرت فکر کردنم را بگیر! خیال پردازی هایم را کور کن! نیروی بی مرزِ تخیل را در ذهنم بِخُشکان! دیگر نیازی به ترکاندن مغزم نیست! منظره ای کثیف و چندش آور خواهد شد؛ رسانه ها هم از تو غولی بی شاخ و دم خواهند ساخت. کار را پیچیده نکن! نوکِ اسلحه ات را به سمتِ قلمم بگیر...
عکس‌نوشت:
آره رفیق.

پیوندهای روزانه

تلاقی به وقتِ 00:00

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۲۷ ب.ظ

ساعت دوازده و نیمِ شبه و سر به سر، وسطِ هال وِلو شدیم؛ مثلِ عقربه های ساعت؛ من اون بلنده و تو اون کوتاهه

بین من و تو و پیوندِ آغوشمون، نود درجه فاصله س؛ یک ربع!

تو که مغروری و لجباز، منم که کله شق و دیوونه

هوا هم که سرد و منم بدجور سردمه

نوکِ پرگارِ تو که میخ شده به زمین، من که طاقتِ دوریت رو ندارم

صبر کن تا یخِ پرگارم واشه

صد و هشتاد درجه چرخشِ من، گره خوردنمون رو میطلبه و گرمایِ این گرهِ کور، عجیب میچسبه! سی دقیقه طول کشید تولدِ این تلاقی!

+ چه میکنه این قوه ی خیال و بی مخاطب نویسی بی صاحاب :)))

+ لطفا درگیر مسائلِ هندسی و ریاضیِ پست نشوید! :)))


  • ۹۵/۱۰/۲۶
  • Neo Ted

نظرات (۳۹)

  • نَـــنِــه قَمَـــــر
  • اووووه =))
    پاسخ:
    از چه جهت؟ :))
    عمرا اینا بی‌مخاطب باشه!!!!! :/
    پ چرا من از این بی‌مخاطبا نمینویسم؟!!!! :/
    قشنگ معلومه مخاطب داری :))
    پاسخ:
    عمرا اگه داشته باشه!
    چون شما داری :))) دیگه نمیتونی تخیل کنی! محدودی! 😆😆
    من ندارم! میتونم تخیلش کنم!
  • اسمارتیز :)
  • o_O
    به نظرم خییییلی دیگه قدرت تخیلتون بالا رفته ها
    کم کم دارم نگرانتون میشم جناب تد. میگم بگردین دنبال مشترک مورد نظر که پیدا بشه دیگه. بیشتر از این بی مخاطب بنویسین خطرناکه اصن

    + یه نکته فنی: اگه ساعت دوازده و نیمه، نقطه تلاقی که دیگه نمیشه ۰۰:۰۰ مگه اینکه شما در خلاف جهت ساعت حرکت کنین.
    + بعد یه چیز دیگه: نود درجه نیم ساعته یا یه ربع؟
    * ایده‌ی بسی خلاقانه و منشورانه‌ای بود.
    پاسخ:
    اینکه چیزی نیست :))) 
    نگرانی نداره ک :)) من حالم خوبه :)) خیلی!

    + نه دیگه! اون که ساکنه! من رفتم سمتش :)) اونم از اون آخرا یکم تکون خورده :))
    + اینو درستش کردم :)) ممنون که گفتید! 
    * منشور چیه خانم :/ 😆😆
  • منِ ناشناس
  • واقعا بی مخاطبن؟
    پاسخ:
    به جانِ خودم!
  • دچــ ــــار
  • شبهه گندم و پاسخت منو به فکر برو برد :))
    + گندم از خودت دفاع کن :)
    پاسخ:
    مواظبِ کمرت هم باش :)))
    + 😆😎
  • نَـــنِــه قَمَـــــر
  • از جهت سوتی های پست D:
    عاغا دوازده و نیم سر به سر نیستا :|
    پاسخ:
    خیلی هم سر ب سره! از اون ور دراز کشیدیم ما :/
    سر ها ثابتن
    پاها حرکت میکنن😑😆😆
  • اسمارتیز :)
  • الان درست شد؟ فکر نکنم:/
    اگه ساعت دوازده‌ونیمه یعنی نیم ساعت با هم فاصله دارن دو تا عقربه و ۱۸۰ درجه‌س بینشون.

    * منشور کاملا معنای مشخصی داره :/
    پاسخ:
    نفرینِ ببرهای بنگال بر شما ک منو گیج کردین 😆😆
    خب الان باز تغییر دادمش :)))
    دقت کنید
    اگه حرکت دو طرفه بود تلاقی میشد ساعت نه و چهل و پنج دقیقه! ولی اون واستاد و من رفتم سمتش! شد دوازده! اول یه ربع فاصله بود! چون نیم ساعت نصف شده بود بخاطر حرکتِ دوطرفه! ولی چون حرکت یه طرفه شد، شد نیم ساعت!
    بعد این یه تشبیه بودا! چقدر ریاضیش کردین :)))
    شما کلا خیالاتت تو محدوده عشق و اینا میچرخه ها :/ 
    بعد خیالات شما که پسری اینقدر ملیحِ بعد حالا من همش توش کشت ک کشتار و چیزای خفنه :دی 
    پاسخ:
    پس ساندارک رو شوهر عمه م مینویسه؟؟ :/

  • دچــ ــــار
  • اونی که شبهه بهش وارده باید مواظب کمرش باشه زیر بار سنگینی شبهه:)
    + تو هم باید از خودت دفاع کنی / گندم کسی نیست که الکی یه چیزی بگه :) حتما یه خبری هست!
    پاسخ:
    خب تو هم درگیرش شدی :))
    + الکی بود رسما!
    تخیلات بس جالب انگیز ناکی بود:)))
    فقط یکم هندسیاتش  منو به فنا برد...
    به نظرم باید ساعت یازده و نیم باشه تا تلافی ساعت دوازده باشه(آیکون شوووت شوووت)
    بعد اگه یازده و نیم بخواد بشه دوازده...نباید نیم ساعت یهنی صد و هشتاد درجه بچرخه عایا؟:)
    پاسخ:
    عاقاااا
    ریاضیش نکنین
    گفتم ک اون حرکت نکرد!
    حرکت یه طرفه بود 
    ساعت که نبودیم فی الواقع! یه تشبیه بود وجدانأ :))
  • اسمارتیز :)
  • ببینید اون جمله باید این شکلی شه:

    «بین من و تو و پیوندِ آغوشمون، صد و هشتاد  درجه فاصله س؛ نیم ساعت!»

    خواننده به این نکته سنجی دیده بودین اصلا؟
    * نفرین ببرهای ینگال متقابلا بر خودتان باد:/
  • اسمارتیز :)

  • به نظرم قسمت مثلثات جزوه‌ی دوم و سوم دبیرستان رو یه نگاهی بندازین 
    😕😕
    پاسخ:
    بفرمایید خانم
    بفففرمایید😆😆
    قسمتِ فلسفیش رو متوجه نشدین :))
    یه ربع فاصله و نود درجه به واسطه ی حرکتِ دو طرفه
    ولی
    چون یه طرفه شد
    شد نیم ساعت و صد و هشتاد درجه
    😆
    سرقت هنری ؟! نوچ نوچ نوچ 
    از شما بعیده :/ میدی شوهر عمت مینویسه بعد برمیداری اینجا به اسم خودت میزاریش واقعا که :// 
    درضمن ساندارک که فقط یه نمونه ست به غیر از اون همش عشقولانه‌ست 
    پاسخ:
    تکذیب میکنم
    تدددددد!!! تددددددد!!!! سفسطه نکن!!!!
    من اگه کسیو داشتم که خب ازش مینوشتم! مث تو!!! ^__^
    پاسخ:
    گفتم ک
    چون داری قدرتِ تخیل ازت گرفته شدهو محدود شدی به حرف زدنِ عادی با طرف :))))
  • اسمارتیز :)
  • باعش:/
    الکی مثلا قبول کردم:/ در توضیح آخریتون، توضیح دیگری وجود داره که از گفتنش صرف‌نظر میکنم به علت اینکه در هر صورت منظورتون واضحه :)
    [ولی خداوکیلی قبول کنین که اشتباه کردین:/ اشتباهات بهشی از زندگی ما هستن دی: ]
    پاسخ:
    در هرصورت من روی حرف خودم هستم :))
  • آندرومدا :)
  • حال داریا -.- تو پاچو برو دکلمه تو بخون.
    پاسخ:
    😑😑
  • دچــ ــــار
  • @ایول قشنگ بود گندم :)
    من قانع شدم:/

    پاسخ:
    این اشتباهو نکن
    خب عرضم به حضورتون که...
    درسته 180 درجه فاصله س..ولی 180 درجه چرخش شما موجب وصالتون نمیشه!!^_^
    شما علاوه بر 180 درجه..یه 30 درجه اضافه تر هم باید طی کنین چون معشوقتون بعد نیمساعت دیگه رو 12نیست...رو 1ه!!!
    -ستاد گند زدن به پست های عاشقانه-
    پاسخ:
    نه دیگه
    اشتباه زدین :)))
    من که گفتم اون ثابته و میخ شده به زمین! پس اون ثابته! دوما فی الواقع ما عقربه ک نیستیم! یه تشبیه بود 😄
    مطلبِ عاشقانه رو نگاه چجوری ریاضی طورش کردینا😆
    پ چرا پست درمورد حرف زدن عادی نمینویسم؟!!!!
    ولی تو مینویسی!!!
    دیدی حالا ^__^
    پاسخ:
    حرفای عادی رو ک رو در رو میزنی بهش دیگه :)))
    نیازی نیست بنویسی ک
    قدرت تخیل تون بسی بالاست!
    توصیفات تون بس دیوانه کننده!
    اگه شاگردِ معلمِ زبان فارسی ما بودین بهتون میگفت "کرسیِ فرزانگی زیر پای شماست! یه بذرِ بیست میکارم جلوی اسمت :)))"
    پاسخ:
    ممنون
    😄😄
    *تصحیح میکنم!!15 درجه!!!
    فاصلتون 195 درجه س! :))
    قشنگ با یه پست کل معادلت مثلثاتی رو بر هم ریختین!:))
    پاسخ:
    من از همین تریبون نظریه ی شما رو رد میکنم😄
    حقیقتا با جملۀ آخر قانع شدم...ساعت که نیستین خب:)):دی
    تازه مارو چه به چرخیدنای عشقولانۀ مردم!!! هرچند درجه خواستین بچرخین اصن:)))
    پاسخ:
    والااااع
    گیر دادن به چرخش ما😄😄
  • آندرومدا :)
  • چی؟ =| پوکر بود؟ =| 
    پاسخ:
    نگاهِ خصمانه بود!
    الآنِ که تِد عصبانی بِشَوَد!!:))
    پاسخ:
    منن؟؟
    تِد؟
    😄😄😆
  • سولانژ ...
  • به قول اون دوست عزیز ... عمراااا اگه بی مخاطب باشه! تا دلت گیر نباشه نمی تونی با تمام وجود بنویسی! صدسال! :))) یه دلی این وسط هست :))
    پاسخ:
    من ترسی ندارم از گفتنِ اینکه مخاطب داره پست هام! اگه باشه میگم! با افتخار!
    یه روزی هم اگه مخاطب دار بشه میگم! قول میدم😎
  • دچــ ــــار
  • قول دادیا :)
    پاسخ:
    قول؟؟
    من؟؟
    :))
  • پرتقالِ دیوانه
  • من واقعا درگیر مسائل ریاضی و هندسیش شدم و کلا از اون لحاظ اشتباه داره :دی
    ولی از لحاظ عشقولانه کاملا پسندیدم :دی
    جوابت بهگندم هم خیلی کوبنده بود :دی
    پاسخ:
    به هیچ وجه قبول نمیکنم اشتباه بودنش رو! کامنت ها رو بخون! یه مسئله ی ریاضی نیست! فرا ریاضیه :)) 
    😎😎😎
  • پرتقالِ دیوانه
  • @dreamer
    کودوووم شوهر عمهههه؟؟؟؟
    عمه اش که منم! @_@
    یکی منو تو ماجرا قرار بده @_@
    پاسخ:
    کی شوهرت دادن عمه؟😄😄
    برادر زاده ت رو خبر ندادی؟😆😆
    :// بی مخاطبش اینه واااااای به حال با مخاطبش://
    پاسخ:
    😑😆
    این پستها از زیادی بی مخاطب بودنه:دی

    پاسخ:
    به نکته ی شریفی اشاره نمودی!
  • Emad K.A Hossein
  • چطوری اینقدر شادی ؟ به منم یاد بده .
    پاسخ:
    یاد دادنی نیست ک
    من فقط غم ها رو جدی نمیگیرم!
    همین!
  • طلوع ماه
  • اومدم بگم به نظر منم این پستت ازنظر ریاضی صحیح نیست که دیدم دیگران گفتن این نکته رو و اگه منم دوباره بگم قطعا با خشم اژدها روبرو خواهم شد!
    از لحاظ فلسفی و عاشقانه بودنش قشنگ بود خلاصه.
    پاسخ:
    منم میگم اصلا با نیت ریاضی نخونیدش!! کدوم ساعتو دیدی ک یه عقربه ش تکون نخوره و اون یکیش حرکت کنه؟! یه ساعتِ سالما! پس با قصدِ ریاضی نوشته نشده! : ))
  • شادوَرد __
  • ساعتش دیجیتال باشه چی میشه؟
    :))
    پاسخ:
    کلِ عاشقانه ی ما ب فنا میره😄😄
    قشنگه^_^
    تد گندم اذیت نکن:|داخان
    معلومه مخاطب داری انکارمیکنی همش  ایششش
    پاسخ:
    داغانِ خز طور :/
    اصلنم ندارم! ایشش بک
    برام جالبه همه اصل پست رو رها کردن رفتن سراغ بحث ریاضی و مخاطب داشتن یا نداشتن!

     "منحنی قد من، تابع گیسوی توست

    خط مجانب بر آن، سلسله ی موی توست

    من عدد صفرم و، سیصد و شصتم تویی

    دایره ی زندگی، چرخش گیسوی توست

    تا شده از دوریت، قامت خط های راست

    خط عمودم بخوان، زاویه ام سوی توست"

    فکر کنم به پست تون بی ربط نباشه :)
    پاسخ:
    واسه خودمم.جالبه :))

    خیلی قشنگ بود
    اوه چه شیک.
    تد عالی بود
    بیست
    پاسخ:
    نوشِ جان
    دوستان تد بر اساس مثلثات نااقلیدسی نوشته متنو :))))))))))))
    ببین مخاطب داری نگو نه!
    نه از اینا مخاطبا که در ارتباط باشینا
    ولی یکیو به شدت دوس داری!
    قشنگ تابلوعه!
    انکار نکن فرزندم!
    پاسخ:
    😄😄😄

    اشتباه میکنی! اینطور نیست واقعأ!
  • بانوچـ ـه
  • یک عاشقانه ی هندسی :دی
    پاسخ:
    یجورایی :))
  • خانومِ حدیث ^_^
  • به به  :)))
    پاسخ:
    بح بح حتی :))